loading...
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز الیگودرز
محمد حسین اقاخانی بازدید : 10 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)


 

 

      1. دوران هشت ساله دفاع مقدس

جنگ تحمیلی که از اواسط سال 59 آغاز شده بود، بی شک مهم‌ترین اتفاق و چالش انقلاب اسلامی ‌در دهه اول زندگی انقلاب اسلامی بود و مهم‌ترین مسئله کشور به حساب می‌آمد. همه اتفاقات کشور به نوعی از جنگ تحمیلی متاثر بودند و همه تصمیم گیری‌ها متاثر از دفاع مقدس به عنوان اولویت دار‌ترین اتفاق کشور به حساب می‌آمد. در آغاز این دهه هزاران کیلومتر از خاک کشورمان و شهرهای مهمی‌چون خرمشهر هنوز در چنگال بعثی‌ها گرفتار بود و طبیعی بوده است که بخش اعظمی‌از امکانات کشور برای حفظ تمامیت ارضی و استقلال این ملت استفاده گردد.مدیریت کشور در جریان دفاع مقدس به گونه ای که، نیازهای خطوط نبرد همواره تامین گردد و از طرفی اولیات زندگی مردم نیز در دسترس آن‌ها باشد، کاری بس دشوار بوده است. از طرفی در جبهه‌ها با کمبود امکانات رو به رو بوده ایم و از سوی دنیا نیز با تحریم ابتدایی‌ترین نیازهای جنگی رو به رو می‌شدیم تا مسئولان مجبور شوند برای فراهم آوردن نیازهای اولیه جبهه‌ها هزینه‌های گزافی را به کشورهای واسطه پرداخت کنند و از سوی دیگر کمبود امکانات داخلی برای تامین مایحتاج مردم مسئولان را مجبور به اتخاذ سیاست‌های حمایتی و توزیعی خاص هم چون ارائه کالاها با کوپن و ... می‌نموده است.

      2. پذیرش قطعنامه 598 و نتایج آن

طولانی شدن جنگ تحمیلی نه برای متجاوز یعنی رژیم بعثی عراق و حامیانش گزینه مناسبی بود و نه برای جمهوری اسلامی ‌ایران. اما بعثی‌ها تلاش می‌کردند تا با پیشنهاد صلح و قبول قطعنامه‌های متعدد سازمان ملل، بدون این که متجاوز شناخته شوند و صدماتی را که به ملت ایران وارد کرده بودند جبران کنند و حتی در حالی که هزاران کیلومتر از خاک کشورمان را زیر پوتین‌هایشان داشتند، ایران را وادار به پذیرش صلح و یا حداقل آتش بس کنند. اما ملت ایران زیربار شرایط ننگین آتش بس‌های پیشنهادی به هیچ عنوان نرفت و افق‌های بلندتری را از پس پرده جنگ به آن‌هامی‌نگریست.

تلاش‌های بعثی‌ها برای پایان دادن به جنگ که پس از از دست دادن خرمشهر در سال 61 آغاز شده بود، در نهایت در سال 1366 منجر به صدور قطعنامه 598 از سوی شورای امنیت گردید که در ابتدا با مخالفت ایران رو به رو شد. اما روند حرکت کشور و ضعف سیستم‌های اقتصادی و دفاعی و شاید خستگی بعضی از ادامه جنگ باعث شد تا اوضاع به گونه ای رقم بخورد که حضرت امام خمینی(ره) در تیرماه 1367 در پیامی‌که بهت همگان را به همراه داشت، به قول خود جام زهر را بنوشند و پذیرش قطعنامه 598 برای آتش بس را اعلام کنند. (پیامی‌که مطالعه چندین باره آن برای همگان ضروری و واجب است.)

اوضاع کشور در سال‌های منتهی به پذیرش قطعنامه و حساسیت‌های پیش روی پذیرش و مذاکرات فشرده ی اجرایی کردن آن از مهم‌ترین چالش‌های این دهه به شمار می‌رود که بی شک اهل فن می‌توانند درباره آن کتاب‌ها بنویسند و ساعت‌ها سخن برانند.

      3. عزل قائم مقام رهبری توسط امام راحل(ره)

در سال 1364 خبرگان رهبری در جلسه ای محرمانه آیت الله منتظری که از اصحاب اصلی انقلاب بود را به عنوان قائم مقام رهبری برگزید. اگر چه چنین منصبی به هیچ عنوان در قانون اساسی پیش بینی نشده بود، اما اعضای مجلس خبرگان از روی دوراندیشی و برای جلوگیری از ایجاد خلاء محتمل پس از درگذشت حضرت امام(ره)، ایشان را به صورت غیررسمی‌به عنوان قائم مقام رهبری برگزیدند که با استقبال عموم مردم نیز مواجه شد. روند اتفاقات در سال‌های پایانی عمر حضرت امام(ره) اما به گونه ای رقم خورد که یکی از حساس‌ترین تصمیمات این انقلاب توسط ایشان گرفته شود.

ورود گروهی از افراد که حضرت امام(ره) آن‌ها را لیبرال‌ها و منافقین می‌خوانند، به بیت قائم مقام رهبری و تاثیرگذاری آن‌ها بر ایشان، باعث شد تا آیت الله منتظری در اتفاقاتی موضع گیری‌هایی خاص و بعضا خلاف نظر امام راحل(ره) و دستگاه‌های انقلابی کشور اتخاذ کنند. اوج این مساله در جریان بازداشت مهدی هاشمی، از منتسبین به بیت ایشان به جرم قتل چند تن از علما پیش از انقلاب و ... بود که منجر به صدور حکم اعدام برای وی شد که اعتراض جدی و علنی قائم مقام رهبری را باعث شد. حضرت امام خمینی(ره) در پیام‌هایی سعی در بازداشتن ایشان از اطرافیان‌شان و جلوگیری از این گونه رفتار ایشان داشتند و عدم توفیق در این مساله باعث شد تا امام عظیم الشان(ره) در پیامی‌تاریخی در ششم فروردین ماه 1368 یعنی قریب به هفتاد روز قبل از رحلت‌شان، قائم مقام رهبری را از این منصب خلع کنند و وی را که حاصل عمر خود معرفی می‌کنند، از همه مسئولیت‌های اجرایی و سیاسی بر حذر دارند. چنین تصمیم بزرگی با آن کسی که قرار است رهبر بعدی این انقلاب گردد، بدون رودربایستی‌های سیاسی مرسوم،و اینکه فرد را از  فعالیت‌های سیاسی خارج کنند، یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین و البته عبرت آموز‌ترین اتفاقات دوران انقلاب اسلامی ‌به شمار می‌رود.

      4. درگذشت امام راحل و انتخاب رهبری جدید

بسیاری از دشمنان این انقلاب، این گونه گمان می‌کردند که انقلاب اسلامی قائم به شخص امام خمینی(ره) است و بی‌شک بلافاصله پس از درگذشت ایشان، انقلابی که با خلاء رهبری رو به رو شده است، از یک شیشه نازک نیز ظریف تر است و به راحتی خواهند توانست انقلاب را نابود کنند و یا حداقل به علت جنگ داخلی بر سر قدرت، ایران به فروپاشی خواهد رسید. در نگاه ساده انگاران واقعا چنین گزاره ای محتمل بود و باعث نگرانی می‌شد، اما اگر‌چه روح حضرت امام (ره) در میانه خرداد 1368 به ملکوت اعلی پیوست، اما انتخاب آگاهانه و البته سریع و بی‌درنگ خبرگان رهبری در انتخاب حضرت آیت الله خامنه‌ای(مد‌ظله‌العالی) و بیعت گسترده و عظیم مردم به سوگ امام نشسته با رهبری جدید هم‌چون آب سردی بر سر تحلیل‌گرانی بود که نتوانسته بودند انقلاب اسلامی را بشناسند.

ملت انقلابی ایران، نه فقط در طول دهه اول انقلاب بلکه همواره در آزمون‌هایی سربلند گشته اند و چالش‌هایی را پشت سر گذاشته اند که بسیاری از کشورهای دنیا با اتفاقاتی به مراتب کوچک تر از آن‌ها سمت و سوی زوال را جستجو کرده اند. آزمون‌های بزرگی که در ادامه راه نیز خواهند بود و ملت ایران به حول و قوه الهی آن‌ها را نیز با موفقیت طی خواهد کرد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 79
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 46
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 343
  • بازدید کلی : 1,937