loading...
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز الیگودرز
محمد حسین اقاخانی بازدید : 10 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

حضرت علی (ع)در ياد يکى از ياران، «خبّاب بن أرت» فرمود: خدا خبّاب بن أرت را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.

حکمت 42

وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا-  جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ-  فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ-  وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ-  وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ-  وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ-  وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ-  وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ .

و به يکى از يارانش که بيمار بود فرمود: خدا آنچه را که از آن شکايت دارى (بيمارى) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بيمارى پاداشى نيست امّا گناهان را از بين مى‏برد، و آنها را چونان برگ پاييزى مى‏ريزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‏ها و قدم‏هاست، و خداى سبحان به خاطر نيّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد.

1. بیماری باعث از بین رفتن گناهان

2. نیت پاک عامل ورودی به بهشت

 حکمت 43

قَالَ ع فِي ذِكْرِ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ-  يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً-  وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً

در ياد يکى از ياران، «خبّاب بن أرت» فرمود: خدا خبّاب بن أرت را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.

*شاخص‌های مجاهد مسلمان

1. اسلام آوردن با رغبت

2. هجرت از روی فرمانبرداری

3. زندگی با قناعت

4. رضایت از خدای متعال

5. زندگی مجاهدانه

 

حکمت 44

قَالَ علیه السلام: طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ-  وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ

خوشا به حال کسى که به ياد معاد باشد، براى حسابرسى قيامت کار کند، با قناعت زندگى کند، و از خدا راضى باشد.

*ویژگی های زندگی الهی

1. معاد محوری

2. زندگی با قناعت

3. رضایت از حق تعالی

 

 

حکمت45

لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا-  عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي-  وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ-  عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي-  وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص-  أَنَّهُ قَالَ يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ

اگر با شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد کرد، و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و اين بدان جهت است که قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گذشت که فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگيرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.»

1. محبت واقعی در دل محبین امیرالمومنین علیه السلام

2. دشمنی پایدار با ولایت در دل منافقین

محمد حسین اقاخانی بازدید : 13 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

اصل 112 قانون اساسی: «مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصلحت در مواردی كه مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تأمین نكند و مشاوره در اموری كه رهبری به آنان ارجاع می دهد و سایر وظایفی كه در این قانون ذكر شده است به دستور رهبری تشكیل می شود. اعضای ثابت و متغیر این مجمع را مقام رهبری تعیین می نماید. مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضاء تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبری خواهد رسید.»

 

اصل 113 قانون اساسی: «پس از مقام رهبری، رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی كشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری كه مستقیماً به رهبری مربوط می شود برعهده دارد.»

اصل 122 قانون اساسی: «رئیس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی كه به موجب قانون اساسی و یا قوانینی عادی به عهده دارد در برابر ملّت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.»

اصل 130 قانون اساسی: «رئیس جمهور استعفای خود را به رهبر تقدیم می كند و تا زمانی كه استعفای او پذیرفته نشده است به انجام وظایف خود ادامه می دهد.»

اصل 131 قانون اساسی:«در صورت فوت، عزل، استعفا، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس جمهور و یا در موردی كه مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده و یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیتهای وی را بر عهده می گیرد و شورایی متشكل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد كه حداكثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری كه مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی كه رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد، مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب می كند.»

اصل 142 قانون اساسی: «دارایی رهبر، رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط قوه قضاییه رسیدگی می شود كه بر خلاف حق افزایش نیافته باشد.»

اصل 157 قانون اساسی: «به منظور انجام مسئولیت های قوه قضاییه در كلیه امور قضایی و اداری و اجرایی مقام رهبری یك نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رئیس قوه قضاییه تعیین می نماید كه عالی ترین مقام قوه قضاییه است.»

اصل 175 قانون اساسی: «... نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با مقام رهبری است و شورایی مركب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی (هر كدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت…»

اصل 176 قانون اساسی: «به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاكمیت ملّی شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور، با وظایف زیر تشكیل می گردد:

1- تعیین سیاستهای دفاعی - امنیتی كشور در محدوده سیاست های كلی تعیین شده از طرف مقام رهبر و ...

اعضای شورا عبارتند از: نماینده به انتخاب رهبری...

مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تأیید مقام رهبری قابل اجرا است.»

اصل 177 قانون اساسی :«بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می گیرد:

مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حكمی خطاب به رئیس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با تركیب زیر پیشنهاد می كند:

            1- اعضای شورای نگهبان

            2- روسای قوای سه گانه

2- اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام

3- پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری

4- ده نفر به انتخاب مقام رهبری

و...

مصوبات شورا پس از تأیید و امضاء مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آرای عمومی به تصویب اكثریت مطلق شركت كنندگان در همه پرسی برسد...»

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

مکتب اُشو هرگز به صورت نظام‌مند نبوده است اما می‌توان از سخنان او اصولی را استخراج کرد و بر اساس آن تحلیلی نوشت. در اینجا کاستی‌های اندیشه اُشو در مقایسه با معیارهای عقل و وحی آشکار می‌شود.

 

تعالیم و اندیشه‌های اُشو بازه وسیعی را شامل می‌شود و می‌توان آن را در دو سطح مبنایی و روبنایی دسته‌بندی کرد:

الف) مبانی:
اُشو در مذهب خود از ادیان و مذاهب مختلفی بهره می‌گیرد شرح آن‌ها در ذیل می‌آید:
     • بخشی از آراء او به یوگا بر می‌گردد.
     • آیین تانترا ؛ که به عقیده آنها برای تعالی انسان باید دو ناهمجنس متحد شوند که سکس از همین جا مقدس شناخته می‌شود.
     • بخش دیگری از آراء او به ادیان شرق دور مربوط می‌شود علی الخصوص آیین تائوئیزم.
     • آیین بودا؛ در زمینه تناسخ، نیروانه، فقدان تفکر فلسفی و.... از او بهره برده است.
     • استفاده از اصول روانشناسی افرادی نظیر فروید.
     • استناد به عرفان و تصوف اسلامی.
     • آیین زرتشت.
     • شخصی به نام شیخ کبیر که در قرن15 میلادی در هند می‌زیسته است.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 15 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

اُشو می‌گوید ادیان آزادی افراد را سلب کرده اند و کارشان سرکوب است و نمی گذارند مردم طبیعی باشند. ادیان قصد فلج کردن مردم را دارند چون کنترل شخص فلج راحت تر است و به این نکته توجه نمی کند که رسیدن به هر کمالی، رعایت بایدها و نبایدهایی را می طلبد. او با هدف‌گذاری و برنامه ریزی مخالف است در حالی که اقدامات خود او هم نوعی هدف‌گذاری است.  اُشو ملی گرایی را نفی می‌کند و تمام دستاوردهای بشری را نادیده می‌گیرد.

 

زندگانی اُشو:

نام اصلی اُشو «راجنیش چاندرا موهان»، گاهی هم «جاین» را به نام خانوادگی‌اش اضافه کرده‌اند. در کودکی او را، راجنیش صدا می‌کردند اما سال‌ها بعد نام  اُشو را برای خود انتخاب کرد. او می‌گوید: « اُشو  از واژه های بسیار زیباست. در وهله اول همان صوتش زیباست و احترام و عشق و حق‌شناسی و شکر را نشان می‌دهد و مثل عالیجناب یک واژه خشک نیست.»

او در سال 1931 درهندوستان به دنیا آمد و در سال 1981 برای معالجه‌ی یک بیماری ناشناخته به آمریکا رفت و بعد از مدت‌ها به دلایل مختلف دستگیر و راهی زندان شد. بعدها از آمریکا به اروپا و در آخر در سال 1990 به علت سرطان استخوان در شهر پونای هندوستان درگذشت. پیروانش عقیده دارند که او هرگز به دنیا نیامده و هرگز نمرده است بلکه تنها برای دوره‌ای از زندگی‌اش بر زمین گذری کرده است. جمعیت پیروان آیین او در کشور های مختلف حدود سیصد هزار نفر است و محل اصلی تجمع این آیین در شهر پونا می‌باشد. او علی رغم آن که پیروان زیادی داشت هیچ‌گاه کتاب ننوشت و تنها نظرات خود را به شاگردانش منتقل می کرد که آنان سخنرانی هایش را بعدها تبدیل به بیش از ششصد جلد کتاب کردند.

وی بر اساس عقاید خاص خود معتقد بوده است که هیچ نکته مثبتی در آموزش و پرورش نمی بیند و از همین رو تمام آموزش‌هایش از دوران ابتدایی تا پایان دانشگاه را بیهوده می دانست. وی علی رغم تمام مخالفتش با فلسفه از یکی از دانشگاه های هند در رشته فلسفه در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شد. او معتقد بود که در بیست و یک سالگی به روشن ضمیری رسیده است اما آن را تا چهل سالگی مخفی کرده است (و منظور او از روشن ضمیری این است که از اندیشه‌ها و عواطف و احساسات رهایی پیدا کند و خالی الذهن گردد) تا این که تقریبا در چهل سالگی اش در سال 1970 آیینی را با نام «سانیاس جدید» به عنوان آیین خود معرفی نمود که پیروان این آیین سانیاسین خوانده شدند؛ آیینی با باورهایی برای زندگی از جمله «زندگی، عشق و خنده».

وی سیاست را فریب و بیماری می دانست. با دموکراسی و رای دادن مخالف بود و در نگاه کلی‌تر با هر سازمان و تشکیلاتی مخالف بود و گاندی را هم قبول نداشت.

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

رهبر انقلاب تأکید کردند: دانشمندان دانشگاهی دانشجویان را توجیه کنند که امروز مهمترین مسئله در دنیای اسلام وحدت است.

به گزارش پایگاه شجره طیبه صالحین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خجسته سالروز میلاد تاریخ‌سازِ نبی مکرم اسلام و ولادت پربرکت امام صادق (ع) در دیدار جمعی از مسئولان کشور، میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی و گروه‌هایی از مردم، با دعوت از جهان اسلام برای برآورده ساختن انتظارات پیامبر خاتم، تاکید کردند: امروز مهمترین مساله دنیای اسلام، وحدت است و با وجود همه توطئه‌ها، آینده امت اسلامی در پرتو وحدت، آگاهی و بیداری اسلامی، درخشان و نوید بخش خواهد بود.

ایشان با تبریک عید سعید میلاد پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (ص) و ولادت پربرکت امام جعفر صادق (ع)، «آزادی از تصورات و اوهام» و سپس تلاش برای «آزادی از ظلم و ستم حکومت‌های مستبد و ایجاد حکومت عادلانه» را دو روش اساسی اسلام برای آزادی بشر برشمردند و افزودند: ملت‌های مسلمان باید با ایجاد آزادی درونی و فکری، تلاش کنند با دستیابی به «استقلال سیاسی، استقرار حکومت‌های مردمی، برپایی مردم سالاری دینی و حرکت براساس شریعت اسلام»، خود را به آزادی مورد نظر اسلام عزیز برسانند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، توطئه‌ها و تحرکات دشمنان اسلام برای جلوگیری از آزادی حقیقی و سعادت امت اسلامی را، پیچیده و چند بعدی خواندند و خاطرنشان کردند: ایجاد اختلاف میان مسلمانان، محور اساسی ترفندهای استکبار است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تلاش 65 ساله برای فراموش شدن مسئله فلسطین و تحمیل وجود رژیم جعلی، جنایتکار و غاصب صهیونیستی بر ملت‌های مسلمان را، نمونه‌ای از تلاش‌های مستبدانه آمریکا و دیگر زورگویان جهانی خواندند و افزودند: جنگ‌های 33 روزه لبنان، 22 روزه و 8 روزه غزه نشان داد بجز برخی دولت‌ها که عملاً حافظ منافع بیگانگان شده‌اند ملت‌های مسلمان با هوشیاری، هویت و موجودیت فلسطین را حفظ کرده و به رژیم صهیونیستی و حامیانش سیلی می‌زنند.

رهبر انقلاب در نگاهی کلان به مسائل جهان اسلام، غافل کردن امت اسلامی از مسئله فلسطین را از جمله اهداف مهم دشمنان اسلام در به راه انداختن جنگ‌های داخلی، دامن زدن به اختلاف و ترویج تفکرات تکفیری و افراطی برشمردند.

ایشان با ابراز تأسف عمیق افزودند: عده‌ای تکفیری بجای توجه به رژیم خبیث صهیونیستی، به اسم اسلام و شریعت، اکثر مسلمانان را تکفیر می‌کنند و زمینه‌ساز جنگ و خشونت و اختلاف می‌شوند و به همین علت، وجود این جریان تکفیری، مژده‌ای برای دشمنان اسلام است.

رهبر انقلاب با اشاره به آیه شریفه «اَشدّاء علیَ الکُفّارِ رُحَماء بَینَهُم» افزودند: جریان تکفیری، این دستور صریح پروردگار را نادیده می‌گیرد و با تقسیم مسلمانان به «مسلمان و کافر»، آنها را به جان هم می‌اندازد.

ایشان سؤال کردند: با این وضع آیا کسی می‌تواند تردید کند که وجود این جریان و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آن، کار دستگاه‌های امنیتی و خبیث دولت‌های استکباری و دست نشاندگان آنها نیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با توجه به این واقعیات، جریان تکفیری را خطری بزرگ برای دنیای اسلام برشمردند و با توصیه به کشورهای اسلامی برای مراقبت و هوشیاری کامل، افزودند: متأسفانه برخی دولت‌های مسلمان، به عواقب حمایت از این جریان بی توجهند و نمی‌فهمند که این آتش، دامن همه آنها را هم خواهد گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی، تشدید اختلافات میان شیعه و سنی و افزایش درگیری‌های داخلی ملت‌های مسلمان در سه چهار سال اخیر را عکس‌العمل ستم‌گران جهانی در مقابل تشدید بیداری اسلامی در تعدادی از کشورها برشمردند.

ایشان افزودند: مستکبران تلاش می‌کنند برای تحت‌الشعاع قرار دادن بیداری اسلامی، پیروان مذاهب مختلف اسلامی را با یکدیگر درگیر کنند و سپس با برجسته کردن اقدامات شنیع جریان تکفیری نظیرِ «جویدن جگر انسان‌های به قتل رسیده»، اصل اسلام را در افکار عمومی جهانیان، زشت جلوه دهند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بدون تردید این مسائل یک باره به وجود نیامده است و قدرت‌های جهانی برای ایجاد آنها، مدت‌ها برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کرده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقابله با هر عامل ضد وحدت را تکلیف بزرگ شیعه و سنی و دیگر شاخه‌های مذهبی خواندند و خاطرنشان کردند: نخبگان سیاسی، علمی و دینی برای ایجاد وحدت در جوامع اسلامی، وظایف سنگینی برعهده دارند.

رهبر انقلاب در همین زمینه، «علمای دنیای اسلام» را به برحذر داشتن ملت‌ها از اختلافات فرقه‌ای و مذهبی، «دانشمندانِ دانشگاه‌ها» را به تبیین اهمیت اهداف اسلامی برای دانشجویان و «نخبگان سیاسی امت اسلامی» را به تکیه بر مردم و دوری از بیگانگان و دشمنان اسلام فراخواندند و تاکید کردند: امروز مهمترین مساله در دنیای اسلام، وحدت است.

ایشان با اشاره به خروج تدریجی ملت‌های مسلمان از زیر بار سلطه مستقیم استعمارگران، هشدار دادند: مستکبران درصددند منافع دوران سلطه مستقیم را با سلطه غیرمستقیم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تامین کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «بیداری و آگاهی» را تنها راه سعادت امت اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: امکانات فراوان، موقعیت جغرافیایی ممتاز، میراث تاریخی بسیار ارزشمند و منابع اقتصادی بی نظیر کشورهای اسلامی، می‌تواند در سایه وحدت و همدلی، عزت و کرامت و آقایی مسلمانان را رقم بزند.

ایشان پیروزی انقلاب اسلامی و استحکام الگوی جمهوری اسلامی را با وجود 35 سال توطئه‌های گوناگون مستکبران، از نشانه‌های آینده نوید بخش امت اسلامی دانستند و تأکید کردند: به فضل الهی ملت ایران و نظام اسلامی روز به روز قوی‌تر، ریشه‌دارتر و مقتدرتر خواهد شد.

در پایان این دیدار، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دقایقی در جمع میهمانان خارجی کنفرانس وحدت اسلامی حضور یافتند.

قبل از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیس‌جمهور با تبریک میلاد مبارک پیامبر خاتم و حضرت امام جعفر صادق (ع)، به تاریکی مطلق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران جاهلیت اشاره کرد و گفت: در آن اوضاع اسف بار، میلاد پیامبر رحمت، نور هدایت و رستگاری را در تاریخ جاری کرد.

رئیس‌جمهور با اشاره به مشکلات و اختلافات موجود در جهان اسلام گفت بی تردید پیامبر اسلام در مقابل منحرفین و کسانی که راه تکفیر و افراط و درگیری را در پیش گرفته‌اند در رنج است و جوامع اسلامی باید بار دیگر به یاری پیامبر رحمت به پا خیزند.

آقای روحانی پیروی از ندای وحدت بخش امام خمینی را تنها راه نجات امت اسلامی خواند و گفت: دین واحد، پیامبر واحد، منافع مشترک، دشمنان مشترک آرمان‌هایی همچون فلسطین اشغال شده و قدس عزیز می‌تواند مسلمانان را متحد کند.

رئیس‌جمهور افزود: امت اسلامی باید با رجوع به قرآن و در پرتو تدبیر، عقلانیت، اعتدال، امید و تلاش بی وقفه، تمدن اسلامی را دوباره احیا کند.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 12 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

پایگاه شجره طیبه صالحین به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله، مجموعه پادکستهای «قطب نما» پیرامون تبیین خط امام توسط رهبر معظم انقلاب را منتشر می نماید.

امام منهای خط امام، امام بی‌هویت است.

در طول این سی و دو سال گذشته هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیه‌های امام جامه‌ی عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خط انگشت اشاره‌ی امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانی نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه میکنند. در این سی سال، ملت ما توانسته است در مقابل سنگین‌ترین توطئه‌ها ایستادگی کند. علیه ملت ایران توطئه‌ی نظامی بود، توطئه‌ی امنیتی بود، توطئه‌ی اقتصادی توطئه‌ی تبلیغاتی بود توطئه‌ی سیاسی بود. ملت ایران به برکت مکتب امام و راه امام، در مقابل این توطئه‌ها ایستادگی کرد

امام را فقط مایه‌ی زینت جمهوری اسلامی نمی‌دانیم. بالاتر و مهمتر از اینها این است که امام ما را به راهی هدایت کرد، هدفهایی را برای ما تعریف کرد، شاخص‌هایی را در میانه‌ی راه به ما معرفی کرد تا راه را گم نکنیم. فقط در صورت پیمودن این راه است که ما می‌توانیم به حیات طیبه برسیم و طعم آن را بچشیم

آن کسانی که در پی تغییر هویت انقلاب بر می‌آیند، معمولاً با پرچم رسمی و با تابلو جلو نمی‌آیند؛ آنچنانی حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند
برای اینکه این جهتگیری غلط و این انحراف اتفاق نیفتد، احتیاج به شاخصهای معینی هست. باید سر راه، شاخصهائی وجود داشته باشد. اگر این شاخصها بود، روشن بود، واضح بود، در معرض دید مردم بود، انحراف اتفاق نمی‌افتد؛ اگر کسی هم در جهت انحراف کار کند، از نظر توده‌ی مردم شناخته میشود؛ اما اگر شاخصی وجود نداشت، آن وقت خطر جدی خواهد شد.

خوب، شاخص در انقلاب ما چیست؟
من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست

رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامه‌ی امام آشکارا همه‌ی مافی‌الضمیر امام را برای آینده‌ی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطب‌نما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطب‌نما از کار بیفتد

امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند.
امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطه‌ی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بی‌هویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی – اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند – در کلمات امام، در بیانات امام، در نامه‌های امام، و بخصوص در وصیتنامه‌ی امام – که کوتاه شده‌ی همه‌ی آن مواضع است – منعکس است

دریافت قسمت اول مجموعه قطب نما | خط امام

قطب نما ، مجموعه ۷ پادکست با موضوع تبیین خط امام توسط رهبر معظم انقلاب است که تا ۱۵ خرداد منتشر خواهند شد.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

حکمت 45 – نهج البلاغه (دشتی)

متن عربی: لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ أَنَّهُ قَالَ « یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّكَ مُنَافِق »

ترجمه: اگر با شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم كه دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد كرد، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد و این بدان جهت است كه قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پیامبر امّى گذشت كه فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت»

برخی گمان می کنند، ملاک رستگاری فقط اعمالی است که با دست و پا و چشم و گوش و زبان انجام می گیرد. اما جالب است بدانید در قرآن و روایات بر اعمال قلبی بیش از اعمال جوارحی تاکید شده است. به عنوان مثال ایمان یکی از اعمال قلبی است که لازمۀ پذیرش هر عمل جوارحی می باشد.

دوستی و دشمنی با دیگران، یکی از حالات قلبی ما انسان هاست که گاهی اراده ی ما در این دوستی و دشمنی نقش دارد یا لااقل در ایجاد زمینۀ آنها مؤثر است. در این مواقع دوست داشتن و دشمن داشتن از اعمال قلبی ما محسوب می شود. در مورد این عمل قلب احادیث زیادی در دین وارد شده است.

مهم ترین سؤالی که در مورد دوستی و دشمنی مطرح است؛ پرسش از ملاک آن است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به یکی از اصحاب می فرمایند: «اى بنده خدا محبت و کینه ات براى خدا باشد و برای خدا ولایت و دوستی افراد را بپذیر و برای خدا با افراد دشمنى كن. هرگز كسى به دوستى و ولایت خداوند نمى رسد مگر این چنین باشد، و شخصى اگر چه نماز و روزه اش زیاد گردد، مزه ایمان را نخواهد چشید مگر این گونه قدم بردارد»

راوى از پیامبر پرسید: ای رسول خدا من از كجا بدانم كه دوستى و  دشمنى من براى خداست؟ دوست خدا كیست تا با او دوست باشم و دشمن خدا کیست تا با او دشمنى كنم؟ در این هنگام رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله به طرف حضرت على علیه السّلام اشاره كردند و گفتند: این شخص را می بینی؟ گفت: آرى.

فرمودند: «دوست این دوست خداست، پس دوستش دار. دشمنش دشمن خداست، پس تو هم با او دشمن باش؛ دوست او را دوست داشته باش اگر چه قاتل پدرت و فرزندت باشد و دشمن او را دشمن بدار اگر چه پدرت یا فرزندت باشد».

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 11 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

وصیتنامه‌ی امام، لبّ ارزشهای مورد نظرامام است؛ اینها را امام باقی گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست.

وصیتنامه‌ی امام جلوی چشم ما است

اصول امام، اصول روشنی است. خوشبختانه بیانات امام، نوشته‌جات امام در بیست وچند جلد در اختیار مردم است؛ همه میتوانند مراجعه کنند. ما مفید نمیدانیم که به اسم امام تمسک کنیم، اما اصول امام رابه فراموشی بسپریم؛ این غلط است. اسم امام و یاد امام به‌ تنهائی کافی نیست؛ امام با اصولش، با مبانی‌اش، با نقشه‌ی راهش برای ملت ایران یک موجود جاودانه است. نقشه‌ی راه در اختیار امام است و آن را به ما عرضه کرده است؛ اصول امام مشخص است.

راه امام و خط امام و انگشت اشاره‌ی امام و نشانه‌هائی را که امام برای پیمودنِ این راه قرار داده است، باید قدر دانست؛ از همه بیشتر جوانها ومسئولین کشور باید به مسئله‌ی توصیه‌های امام و وصیتنامه‌ی امام به چشم یک دستورالعمل نگاه کنند.

امروز قوای ثلاثه و مسئولان گوناگون کشور – اعم از نظامی و غیر نظامی و سیاسی و اجتماعی و خدماتی – باید دستورالعمل کار خود را همین وصیتنامه‌ی امام و راهنمائی های امام قرار بدهند.

آنچهکه امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفته‌های خود، از نوشته‌های خود درمیان ما باقی گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسی آنها رانفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه‌ی امام است. من همیشه به مسئولین وکسانی که در دولتهای گوناگون یک کار مهمی دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامه‌ی امام مراجعه کنند. وصیتنامه‌ی امام، لبّ ارزشهای مورد نظرامام است؛ اینها را امام باقی گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست.

صراط مستقیم انقلاب

مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح – همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت – تبیین شود؛این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است.

نباید برای خوشامد این و آن، برخی از مواضع حقیقی امام را یا انکار کرد، یا مخفی نگه داشت. امام هویتش، شخصیتش به همین مواضعی است که خود او با صریح‌ترین بیانها، روشن‌ترین الفاظ و کلمات، آنها را بیان کرد. همین‌ها بود که دنیارا تکان داد.

خط امام اجزایی دارد، مهمترین آنچه که درباره خط امام و راه امام می شود گفت، چند نکته است که من عرض می کنم. و  بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامه‌ی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیتنامه منعکس است.

دریافت قسمت دوم مجموعه  قطب نما | وصیت نامه

محمد حسین اقاخانی بازدید : 18 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

قطب نما | مردم

بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردمو بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند. البتهمردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامی است.

بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود

به گزارش پایگاه شجره طیبه صالحین ، دومین مطلب، تکیه به مردم است هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامی است.

در باور به مردم، امام بزرگوار، ملت ایران را به معنای حقیقی کلمه میشناخت. امام اعتقاد داشت که این ملت، ملتی است با ایمان عمیق، باهوش و شجاع؛ که اگر پیشوایان لایقی در میان آنها پیدا شوند، این ملت میتواند مثل خورشید در میدانهای مختلف بدرخشد؛ امام این را قبول داشت. ملت ایران را میشناخت، به ملت ایران اعتماد داشت. ایمان عمیق مردم که در زیر اندودهای ساخته و پرداخته‌ی دنیاطلبان مخفی و پنهان شده بود، امام بزرگوار این ایمان عمیقِ تغییرناپذیر را شکوفا کرد؛ غیرت دینی مردم را برانگیخت و ملت ایران الگوی استقامت و بصیرت شد. مردم در چشم امام بزرگوار، عزیزترین بودند؛ دشمنان مردم، منفورترین بودند. اینکه شما ملاحظه میکنید که امام در مقابله‌ی با قدرتهای سلطه‌گر لحظه‌ای از پا ننشست، عمدتاً به‌خاطر همین بود که قدرتهای سلطه‌گر، دشمن سعادت مردم بودند و امام دشمن مردم را دشمن میداشت.

یکی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کارواقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. درهیچ انقلابی در دوران انقلابها – که نیمه‌ی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگوناست؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد – سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوه‌ی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد همانتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سخت‌ترین دوران جنگ که تهران زیربمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یک روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. کدام دموکراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلاب ها که هیچ؛ درهیچ دموکراسی‌ای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است.

در غیر مسائل انتخابات هم بارها مردم مورد توجه امام قرار گرفتند و امام به نقش آنها اشاره‌ی روشن کردند، گاهی تصریح کردند؛ در یک جاهائی گفتند: اگرمسئولین فلان کار را که باید انجام بدهند، انجام ندهند، مردم خودشان وارد میشوند وانجام میدهند.

دریافت قسمت چهارم مجموعه قطب نما | مردم

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

آيه 23  سوره مبارکه احزاب

« مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا »

 

ترجمه: از ميان مؤمنان مردانى‏اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند

نکات آیه

همه‏ اصحاب پیامبر و مؤمنان در یك درجه نیستند. «من المؤمنین»

نقل كمالات دیگران یكى از راه‏هاى تربیت است. «من المؤمنین رجال ...»

دفاع از حقّ تا مرز شهادت، نشانه‏ى صداقت در ایمان است. «صدقوا ما عاهدوا اللّه»

تعهّد، لازم الاجرا و عمل به آن نشانه صداقت است. «صدقوا ما عاهدوا»

بزرگداشت شهدا، پیام و درسى قرآنى است. «فمنهم من قضى نحبه»

انتظار شهادت نیز یك ارزش است. «و منهم من ینتظر» آمادگى براى لقاى خداوند، از صفات مؤمنان است.

باب شهادت باز است. «و منهم من ینتظر»

شهادت برخى مؤمنان، عامل عقب نشینى یا دلسردى دیگر مؤمنان نمى‏شود. (مؤمن با این‏كه شهادت دوستان و عزیزان خود را مى‏بیند، باز خود در انتظار شهادت است) «و منهم من ینتظر»

مؤمنان واقعى پایبند عهد و پیمان خود با خدا هستند و هیچ چیز حتّى شهادت دوستان و عزیزان، روحیه آنان را تغییر نمى‏دهد. «و ما بدّلوا تبدیلا»

محمد حسین اقاخانی بازدید : 407 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

بشر به طور فطری در پی معنویت و ارتباط با منبع لایزال قدرت است که او را در وقت نیاز پاسخ دهد و با اتکا به او در ناملایمات و سختی‌های زندگی با آرامش مسیر زندگی را طی کند، ...

بشر به طور فطری در پی معنویت و ارتباط با منبع لایزال قدرت است که او را در وقت نیاز پاسخ دهد و با اتکا به او در ناملایمات و سختی‌های زندگی با آرامش مسیر زندگی را طی کند، اما‌ گاه در شناخت این منبع و نحوه برقراری ارتباط با آن، دچار خطا شده و اینجاست که جنبشهای معنوی و عرفانهای کاذب ظهور می کند. از این رو در واکاوی آسیبهای این عرفانها با حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین مشکانی سبزواری، رئیس موسسه بهداشت معنوی و پژوهشگر حوزوی به گفت و گو پرداخته‌ایم که بخش نخست آن از نظرتان می‌گذرد:

عرفانهای نوظهور و جنبشهای نوپدید معنوی با تمرکز بر تخریب یا کمرنگ کردن کدامیک از آموزه‌های دینی مذهبی، تولید و ترویج می‌شوند؟
- جنبشهای شبه معنوی اصولاً با تمامی نظام باوری جامعه هدف خودشان کار دارند. این جنبشها که مسلح به ابزار روان‌شناسی هستند، تمامی باور‌ها را مورد هدف قرار داده‌اند. البته گویا در یک تقسیم کار نانوشته، هر کدام از اینها، جامعه هدف خاص خود را دارد و باور خاصی را بیشتر مورد هدف قرار داده است.
این نکته هم اهمیت دارد که بدانیم برخی باورهای مبنایی اگر دستکاری و منحرف شود، باورهای دیگر را به طور سیستماتیک مورد خدشه قرار می‌دهد. مثلاً هنگامی که توانستند باور خدای درون را به جای خداوند باری‌تعالی بر مخاطب خود تحمیل کرده و بباورانند، در امام‌شناسی، انسان‏‌شناسی و ارزشهای الهی نیز تغییر ایجاد می‌شود

محمد حسین اقاخانی بازدید : 13 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مى‏ گرداند

آيه 12  سوره مبارکه شوری

« لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ »

ترجمه: كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مى‏گرداند اوست كه بر هر چيزى داناست.

نکات آیه

عوامل مؤثّر در هستى، تنها به دست خداست. «له مقالید»

توسعه و تنگى رزق تصادفى نیست، به دست خداى حكیم است. «یبسط الرزق... و یقدر»

توسعه‏ى رزق به زرنگى بستگى ندارد به دست خداست. «لمن یشاء»

تقسیم رزق توسط خداوند، عالمانه است. «انّه بكلّ شى‏ء علیم»

محمد حسین اقاخانی بازدید : 6 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

آيه 86  سوره مبارکه آل عمران

« كَيْفَ يَهْدِي اللّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ »

 

ترجمه: چگونه خداوند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند هدايت مى‏كند با آنكه شهادت دادند كه اين رسول بر حق است و برايشان دلايل روشن آمد و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نمى‏ كند

نکات آیه

هرچه دلایل هدایت، بیشتر و روشن‏تر باشد، كفر و بى‏اعتنایى به آنها خطرناك‏تر است. «كیف یهدى... لایهدى القوم الظالمین»

ایمان اوّلیه كافى نیست، تداوم ایمان و حسن عاقبت لازم است. زیرا خطر ارتداد، همواره انسان را تهدید مى‏كند. «كفروا بعد ایمانهم»

گروهى از مسلمانان، در زمان پیامبر اكرم مرتدّ شدند. «كفروا بعد ایمانهم»

پشت كردن به حقّ، منطق و عقل، رسول و بیّنه، ظلم است و سبب خارج شدن از مدار الطاف الهى مى‏گردد. «لایهدى القوم الظالمین»

سنّت خدا آن است كه ظالمان را هدایت نكند. «واللّه لایهدى القوم الظالمین» (جمله «لایهدى» نشانه استمرار و سنّت الهى است.)

توبه وبازگشت، براى مرتدّ بسیار مشكل است. «كفروا بعد ایمانهم... واللّه لایهدى...»

كافران ناآگاه، به هدایت نزدیك‏تر از كفّارِ آگاهند. «جائهم البیّنات واللّه لایهدى القوم الظالمین»

برخوردارى از هدایت الهى و یا محروم شدن از آن، بدست خودماست. «لایهدى القوم الظالمین»

محمد حسین اقاخانی بازدید : 13 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

وحدت و دورى از تفرقه، یك وظیفه‏ ى الهى است.

آيه 103 سوره مبارکه آل عمران

« وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ »

ترجمه: و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت ‏خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏كند باشد كه شما راه يابيد

نکات آیه

وحدت و دورى از تفرقه، یك وظیفه‏ ى الهى است. «واعتصموا»

محور وحدت باید دین خدا باشد، نه نژاد، زبان، ملّیت، و... . «بحبل اللّه»

از بركات و خدمات اسلام غافل نشوید. «اذ كنتم اعداء فالّف بین قلوبكم»

وحدت، عامل اخوّت است. «فأصبحتم بنعمته اخواناً»

اتّحاد، نعمت بزرگ الهى است. «فاصبحتم بنعمته»

تفرقه و عدوات، پرتگاه و گودال آتش است. «شفا حفرة من النار»

نعمت‏هاى خداوند ،آیات او هستند. «واذكروا نعمت اللّه...یبین اللّه لكم آیاته»

یادآورى نعمت‏هاى الهى عامل عشق و زمینه‏ساز هدایت است. «واذكروا نعمت اللّه... لعلكم تهتدون»

محمد حسین اقاخانی بازدید : 6 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

: تاثیر تمدن و تکنولوژی، ناتوانی تمدن صنعتی در برآوردن نیازهای معنوی، بازگشت به اصالت و رونق بازار معنویت و ... باعث رواج گسترده انواع و اقسام کیش های عرفانی و معنوی شده است که یکی از آن ها مکتب دالایی لاماست.

دالایی لامای چهاردهم

در سنت لامایی مکتب بودا، انتخاب دالایی لاما از میان راهبان و روحانیان معابد نیست. آنان معتقدند بعد از مرگ دالایی لاما روح او در وجود کودکی حلول می کند. از این رو امکان ندارد تاریخ تولد این کودک قبل از مرگ رهبر قبلی باشد.

دالایی لامای چهاردهم یا «تنزین گیاتسو» در سال 1935 در خانواده ای کشاورز و پر جمعیت به دنیا آمد و از دو سالگی تجسم دالایی لامای پیشین شناخته شد و در دو سالگی به مقام مقدس دالایی لامایی رسید. او در شش سالگی تحصیلات خود را آغاز کرد و در 25 سالگی به درجه دکترای فلسفه بودا دست یافت. در 16 سالگی قدرت سیاسی تبت را در دست گرفت و در لهاسا ساکن شد. در 1960 به دلیل وجود تهاجم چینی ها مجبور به ترک کشور و پناه بردن به هند شد و در این زمان تاسیس دولت در تبعید، اتفاقات تبت را جنبه بین المللی داد. اولین پارلمان تبتیان هم در تبعید تشکیل شد و دالایی لاما دیدارهای خود را از کشورهای خارجی شروع کرد و تاکنون از 62 کشور جهان دیدن کرده است و با شخصیت های مهم مذهبی مانند پاپ ژان پل دوم . بندیکت شانزدهم به گفتگو نشسته است.

دالایی لاما در راستای فعالیت های سیاسی سه بار در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی داشته است و در سال 1963 قانون اساسی دموکراتیک تبت را بر اساس اصول بودایی و اعلامیه جهانی حقوق بشر انتشار داد تا الگویی برای آینده سیاسی تبت آزاد باشد.

او در سه دهه گذشته موسسات مذهبی، فرهنگی و تحصیلاتی تاسیس کرده تا هویت تبتی و میراث غنی آن محفوظ بماند. تمامی فعالیت سیاسی و کتب و سخنرانی های مذهبی او بر محور گفتگو و پایه های صلح بشری است. از این رو در سال 1989 جایزه صلح نوبل به او اعطا گردید. هم چنین در سال های 1999-1959 بیش از 57 دکترای افتخاری، حکم یا جایزه از سوی موسسات علمی و فرهنگی و دانشگاه های جهان به او اعطا شده است.

 

 علاقه امریکا و اسرائیل به دالایی لاما

یکی از آخرین مدارک افتخاری دالایی لاما عنوان استاد افتخاری دانشگاه موری امریکاست. اعطای مدال طلای کنگره ایالات متحده امریکا به دالایی لاما که بالاترین نشان قدردانی از یک غیرنظامی است و تابحال در تاریخ امریکا سابقه نداشته است، نشان دهنده علاقه امریکایی ها و دولت این کشور به اوست.

او علاوه بر سفرهای متعدد به امریکا، سفرهایی هم به اسرائیل داشته است تا مردم منطقه را به صلح و آرامش دعوت کند. نیایش او در مقابل دیوار ندبه به معنای وابستگی رسمی به صهیونیست جهانی است. در خصوص مسائل خاورمیانه نیز در سال 1385 خبری مبنی بر مخالفت دالایی لاما با اعدام صدام مخابره شد زیرا او معتقد بود که صدام قابل اصلاح است.

آثار دالایی لاما

  1. زندگی در راهی بهتر، اندیشه هایی درباره راستی، مهرورزی و نیک بختی
  2. هنر شاد زیستن
  3. کتاب عشق و همدردی
  4. کتاب خرد
  5. کتاب کوچک عقل و خرد
  6. کتاب کوچک ژرف اندیشی
•افکار دالایی لاما
•هدف زندگی : رسیدن به شادی
•شاید واقعی: رسیدن انسان به مرحله آزادی و آزادگی
•تهیگی و بی ثباتی
•نسبی بودن امور = همه چیز از یک طبیعت نسبی برخوردار است
•نیروانه و رسیدن به درجه بودایی
•زندگی دنیا
•مواجهه با مرگ و زندگی
•منابع شادی= رشد معنوی یعنی رشد ذهنی و جسمی
•حقایق چهارگانه و اصل علیت
محمد حسین اقاخانی بازدید : 21 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

زندگی کارلوس کاستاندا آن‌چنان در هاله‌ای از ابهام فرورفته است که پژوهشگران در این‌‌باره گزارش‌‌های ضد  و نقیضی به دست داده‌‌اند.

ادامه نوشتار قبل...
‌مبانی فکری
6. اولین، دومین و سومین قدرت و تمامیت نفس
به عقیده دون‌خوان، ادراک پیامد دقت انسان است. به بیان دیگر، ما تنها چیزهایی را درک می‌‌کنیم که دقت‌مان را بر آنها تمرکز می‌دهیم. این دقت در زندگی ما به ساحت‌هایی از واقعیت معطوف می‌‌شود که با حواس پنجگانه ما قابل ادراک است. بنابر این ما تسلیم این توهم می‌گردیم: دنیایی که به این صورت برایمان ایجاد شد، کل واقعیت است. به این ترتیب در توهمی اسیر شده‌‌ایم که با قدرت شخصی خویش نمی‌‌توانیم خود را از شر آن خلاص کنیم. دون‌‌خوان این مطلب را دقت اسیرشده در تونال و «اولین دقت» می‌‌نامد. برای ادامه درک نظام آموزشی وی مهم است که در برابر «اولین دقت»، «دومین دقت» را نیز قرار داد. در اینجا بحث بر سر باقیمانده دقت است که به عنوان قدرت نامتمرکز نهانی، در حیطه واقعیت باقی مانده است. صرف‌نظر از موقعیت‌های استثنایی، «دومین دقت» در وضعیتی نیست که حالت آگاهی شکل‌دهنده را ظاهر سازد. باوجود این ما با آن در ناوال مانده‌ایم.
7. رؤیا بینی
در طریقت معرفت دون‌‌خوان، رؤیا دیدن اوج هنر دومین دقت است. با این روش، سالک توانایی خود را برای متوقف کردن گفت‌‌وگوی درونی و ورود به ناوال وسعت می‌‌بخشد. البته باید در نظر داشت که این رؤیا دیدن با خواب دیدن معمولی که هر شخصی آن را تجربه کرده، متفاوت است. توصیه دون‌خوان برای اولین قدم در رؤیابینی، تلاش برای دیدن دست‌‌ها در رؤیاست که با وجود سادگی، تلاشی بسیار می‌طلبد.
8. کمین و شکار کردن
دون‌‌خوان در پایان آموزش‌هایش «کمین و شکار کردن» را می‌‌آموزاند تا به کمک آن کاستاندا شکل انسانی را از دست بدهد و به تمامیت نفس خویش دست یابد. کاستاندا اصول مهم کمین و شکار را پس از دون‌‌خوان زیر نظر فلوریندا می‌‌آموزد. دون‌خوان بر آن بود که بینندگان جدید سه مجموعه از فنونی را بنیان نهادند که سنگ‌‌بنای کارشان شد: اولی تسلط بر «کمین و شکار کردن»، دومی تسلط بر «قصد» و سومی تسلط بر «رؤیا». اساس تسلط بر آگاهی، به حرکت در آوردن پیوندگاه در شخص بوده که یکی از راه‌‌های دست یافتن به آن، «کمین و شکار کردن» است.
9. فیوضات عُقاب و هسته‌های تجریدی روح
کاستاندا نام کتاب ششم خود را «هدیه عُقاب» نهاده و در بخش سوم این اثر ما را با مفهوم عقاب آشنا می‌سازد. عقاب استعاره‌ای است برای قانون، آن هم قانونی که طریقت معرفت را دربردارد، یا قانون ناوال که سالکان این طریق در سیطره آن سیر می‌کنند. از نگاه دون‌‌خوان، قدرتی که سرنوشت موجودات زنده را رقم می‌‌زند، عقاب نامیده می‌شود.
10. موجودات غیرآلی یا غیرارگانیک
در جای‌‌جای آثار کاستاندا با انواع موجودات غیرارگانیک مواجه می‌شویم که دون‌‌خوان از آن‌‌ها می‌‌گوید و سالک معرفت در مواقعی خاص به آ‌‌ن‌‌ها برمی‌‌خورد. این موجودات بی‌‌آنکه مانند انسان‌‌ها یا موجودات زنده آلی و ارگانیک، دارای جسم باشند، زنده‌‌اند و از زنده بودنشان آگاه هستند. کاستاندا در طی دوران آموزش خود نزد دون‌‌خوان مرحله به مرحله با این موجودات آشنا می‌شود و در هر اثرش توصیف خاصی از آن‌‌ها به دست می‌دهد. در ترجمه فارسی آثارش این موجودات نام‌های مختلفی به خود گرفته‌اند؛ مانند متفق، مواصل، دلیل و همزاد. کاستاندا در آثار دیگرش درباره این موجودات نکاتی را یادآور می‌شود و در کتاب هفتم و نهم نیز فصلی را به موجودات غیرارگانیک اختصاص می‌‌دهد.
فنون عملی
به‌‌طور کلی آموزش‌‌های دون‌‌خوان را می‌‌توان به دو بخش «سوی راست» و «سوی چپ» یا اولین و دومین دقت تقسیم کرد. در بخش‌‌بندی دیگری، دو شاخه‌‌ی تخصصی «هنر کمین و شکار کردن»و «هنر رؤیابینی» جای می‌‌گیرند که هر یک شاخه‌‌های فرعی عملی خاص خود را دارند.
فنونی که دراین مبحث از نظر خوانندگان می‌‌گذرد، بر اساس ترتیب آثار کاستاندا و دوره‌های زمانی سیر و سلوک او از آغاز تا آخرین آثار منتشر شده‌اش تقسیم بندی شده‌‌اند:
1. فنون استفاده از گیاهان اقتدار؛ 2. فنون ارتباط با موجودات غیرارگانیک؛ 3. فنون رفتار سالکانه برای تغییر بینش؛ 4. فنون توقف گفتوگوی درونی و دنیا؛ 5. فنون رؤیا بینی؛ 6. فنون کمین و شکار؛ 7.فنون حرکات جادویی

محمد حسین اقاخانی بازدید : 11 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

زندگی نامه مردی که معتقد بود باید از محتویات ذهن شرطی، رها شد و فارغ از گذشته و خاطرات آن زیست و او بر این باور بود که: وقتی زندگی می کنم که نسبت به گذشته و آینده مرده باشم. 

زندگی نامه

جیدو کریشنا مورتی در 12 می 1895 م در جنوب هند دیده به جهان گشود. پدرش «ناریانیا» و مادرش «جیدو سن‌‌جی‌‌‌‌واما» نام داشت. آنان دارای 11 فرزند بودندو کریشنا هشتمین فرزند این خانواده پرجمعیت و با عقاید متعصبانه برهمنی بود؛ خام خواران سرسختی که از خوردن تخم مرغ نیز پرهیز می‌کردند.

خاواده او در سال 1903 به کوداپا مهاجرت کردند و مادر او در سال 1905 به خاطر بیماری مالاریا در کوداپا زندگی را ترک گفت. پدر کریشنا مورتی، گرچه یک برهمایی متعصب به شمار می‌‌رفت اما به عضویت انجمن «جامعه تئوسوفیان» درآمده بود. ناریانیا، پس از بانشستگی به عنوان نگهبان برای مجموعه تئوسوفی‌‌ها در منطقه آدیار هند انتخاب شد و این امر مبدأ تحولی شگرف و بستر اتفاقی بزررگ در زندگی کریشنا مورتی گردید.

در سال 1909 کریشنا به عضویت آن انجمن درآمد. در این سال (14 سالگی) کریشنا عضو رسمی فرقه ‌T.S می‌‌شود و این عضویت برای او یک انتخاب بزرگ محسوب می‌‌شود.

سرپرستی کریشنا رسماً از پدرش اخذ و به آنی بیزانت داده شد و تربیت معنوی و روحی – روانی او توسط مسئولان ‌T.S‌‌ رقم خورد. کریشنا دو سال در هندوستان تحت آموزش زبان انگلیسی بود و سپس برای ادامه تحصیل به انگلستان فرستادند. پدر او در سال 1925 بر اثر بیماری سل درگذشت. این ضایعه منشأ تحول در اندیشه‌‌های وی شد.

در سال 1911، رهبر مذهبیون در T.S شد و به مسح دوباره تولد یافته در غروب و بودایی دیگر در شرق نامیده شد. در این دوره او را معلم جهانی خواندند این مهمترین پدیده ای بود که در جوانی مورتی رخ داد و انجمن این را صراحتاً اعلام کردند.

 

 

 

دو نکته:

  1. مورتی با پذیرفتن این اعلام جهانی دعوی منجی گری دارد و خود را منجی آخرالزمان و موعود نجات بخش بشریت و معلم همه انسان ها معرفی می کند و با همین اعتبار سالیانی از اعضای انجمن و دیگران بهره برداری می نماید.
  2. کریشنا مورتی اگر انسان فرهیخته و اهل معناست به کدام حق به خود اجازه می دهد با ین گونه عناوین جذاب و فریبنده اعضای انجمن خویش و جهانیان را فریب می دهد؟

در سال 1929 انجمن نظم ستاره شرق را منحل کرد.

تئوسوفی چیست؟

تئو به معنای خدا و سوفی به معنای دانش است. عبارت ترکیبی تئوسوفی ریشهای کهن ودیرینه داشته و اشاره به هرگونه نظام فکری دارد که وحی الهی اساس آن است و تجربه اصلی اش روشنی درونی ناشی از روح خداوند است. این کلمه گاهی اشاره است به دانش مرزی که در طی اعصار به شکل فلسفهای باطنی به نام حکمت باستانی یا تئوسوفی منتقل شده است و می توان هرگونه نظام عرفانی واضح را با این واژه توصیف کرد.

بنیادهای اساسی تئوسوفی

حلول مطلق خداوند، تثلیث تجلی خدا، اعتقاد به تناسخ، رشد بشریت دراثر تبدّل ابدان، پیشروی تحت قانون کارما، وجود آموزگاران الهی و انسان های خارق العاده و اعتقاد به سه دنیی جسمانی، عاطفی و معنوی.

 

کریشنا مورتی هرگز ازدواج نکرد، اما در زندگی وی یک نقطه تاریک و مبهم رخ عیان می کند و آن اتهامی است که از سوی دختر یکی از طرفدارانش درخصوص ارتباط نامشروع کریشنا بامادر وی مطرح گردیده که منجر به دعوای بزرگی شد.

مدال صلح و پایان زندگی

 

کریشنا مورتی در سال 1984 مختخر به دریافت مدال صلح از سوی سازمان لل متحد گردید. کریشنا موتی بر اثر ابتلا به بیماری سرطان پانکراس در 17 فوریه سال 1986 در سن 91 سالگی در شهر اوهای کالیفرنیا درگذشت.

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 3 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

بعد از بحث پیرامون مبحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی و اثبات آن از طریق ادله عقلی  و نقلی و بررسی آن در قانون اساسی لازم است برخی از شبهات پیرامون این موضوع را مورد واکاوی قرار دهیم. 

 

شبهه: ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری و استبداد است!

پاسخ:مجتهد جامع شرایط که حائز مقام ولایت فقیه شده است، در حقیقت می خواهد بدون هرگونه انحراف و گناه بر اساس معیارهای استنباط عقلی و شرعی، حکم خدا را از قرآن و سنت، استخراج کند، او تابع اسلام است، همان آیینی که اکثریت قاطع مردم خواهان اجرای آن هستند.

 بنابراین او هرگز به سلیقه خود عمل نمی کند، بلکه تابع احکام خدا بر اساس ضوابط و معیارها است. در این صورت او رای شخص خود را تحمیل نمی کند تا لازمه آن، استبداد و دیکتاتوری باشد، بلکه احکام خدا را بر اساس ضابطه مندی و اجتهاد مورد قبول فقهای اسلام، استنباط کرده و به مردم ابلاغ می نماید. آیت الله العظمی مکارم شیرازی در این راستا می گوید: «یک شرط ولی فقیه ، مساله عدالت است، در هیچ جای دنیا در هیچ قانونی، در زمامدار عدالت شرط نیست، ولی ما می گوییم که اوباید از گناهان کبیره و اصرار بر صغیره، به یک معنا از همه گناهان پرهیز کند، اگر این شرط را نداشته باشد، مشروعیت ندارد،عدالت او ایجاب می کند که حضور ملت را در همه صحنه ها بپذیرد وارج نهد، عدالت او اقتضا می کند که مصلحت امت را بر هر چیزمقدم بدارد، عدالت او ایجاب می کند که در هر امری برای خودمشاورینی آگاه و متعهد انتخاب کند، و بدون مشورت آن ها درمسایل فنی گام برندارد، عدالت او ایجاب می کند که پدری دل سوزبرای همه ملت و امت باشد، وقتی که این شرط را در وسط می آوریم،آن گونه تفکرات و خیالاتی که بیان می دارد ولایت فقیه سر از استبداد درمی آورد،تمام برچیده می شود، آن ها زمامدارانی را تصور می کنند که به وسیله حزب سرکار می آید، پول انتخابات آن ها را حزب داده،پشت آن حزب هم یک مشت ثروتمند و سرمایه دار هست، وقتی هم سرکار آمد باید حافظ منافع آن حزب باشد، مدیون آن است، در این صورت نه عدالتی شرط است و نه تقوایی...» ولی در مورد ولایت فقیه ، شرط عدالت جزء بافت آن است و بدون آن تحقق نمی یابد،بنابراین او از هر گونه استبداد رای پرهیز کرده و آن چه را که مطابق موازین و ضوابط فقهی است ارائه می دهد.

توضیح آن که: شان ولی فقیه ، هدایت جامعه به سوی اهداف دینی است، و قوانین اسلام بر دو گونه است : 1- قوانین ثابت; که شامل احکام اولی و ثانوی می شود و زمان ومکان موجب تغییر آن نیست و تا ابد ثابت و غیر قابل تغییر است،مانند وجوب روزه که به عنوان اولی بر همه واجب است، و به عنوان ثانوی بر بیمار حرام است. 2- قوانین متغیر; که تابع شرایط زمان و مکان است، و با رعایت اصول و مبانی ارزش های اسلامی، و توجه به نیازها و ضرورت های جامعه اسلامی همانند احکام حکومتی از سوی ولی فقیه وضع می گردد;البته بر اساس توحید افعالی حق قانون گذاری اصالتا به ذات پاک خداوند اختصاص دارد، ولی همان خدا در بعضی از موارد به میزانی که می خواهد, به بعضی اجازه تشریع و قانون گذاری می دهد، که به این قوانین در اصطلاح، «احکام حکومتی » یا «احکام ولایتی » یا«احکام سلطانیه » می گویند.

 

شبهه: ولایت فقیه مطلق است یا مقید؟

پاسخ: ولايت فقيه تعبير عامي است كه به مطلق و مقيد تقسيم پذير است.

ولايت مطلقه فقيه در فقه شيعه به دو معنا استعمال مي شود:

1- ولايت فقيه، منحصر به ولايت بر قضا، محجورين و ... نيست، بلكه شامل زعامت و رهبري سياسي و اجتماعي نيز مي شود.

2- اختيارات «ولي امر» در زمامداري منحصر به اجراي احكام اوليه و ثانويه نيست؛ به عبارت ديگر وظيفه او، رهبري جامعه به گونه اي است كه مصالح جامعه در پرتو هدايت هاي الهي، به خوبي تأمين شود و نيازمندي هاي متنوع و تغيير پذير جامعه، در شرايط مختلف تفويت نشود و جامعه از رشد و ترقي باز نماند.

از اين رو اگر در شرايط ويژه اي، يكي از مصالح و نيازمندي هاي جامعه با يكي از احكام اوليه در تزاحم قرار گرفت، در چنين صورتي ولي فقيه بايد بين آن دو مقايسه كند. پس اگر مسأله اي كه با حكم اولي در تزاحم قرار گرفته، داراي مصلحتي برتر براي جامعه باشد، در اين صورت ولي فقيه مي تواند، آن حكم اوليه را موقتاً تعطيل كند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد.

به عنوان مثال در فقه اسلامي، تخريب مسجد حرام است. اكنون اگر به تخريب مسجدي جهت خيابان كشي احتياج شد، چه بايد كرد؟ ديدگاه مخالف «ولايت مطلقه» بر آن است كه صرف مصلحت اهم اجتماعي، مجوز تخريب مسجد نيست و تا زماني كه كار به ضرورت نرسد، نمي توان دست به اين كار زد؛ ليكن بر اساس نظريه «ولايت مطلقه» لازم نيست حكومت اسلامي آن قدر صبر كند كه براي جامعه، مشكلات زيادي فراهم شود و كارد به استخوان برسد، آن گاه از سر ناچاري و براي خروج از بن بست و انفجار اجتماعي، مسجد را تخريب كرد؛ بلكه در اين صورت هميشه از قافله تمدن عقب خواهيم ماند و همواره در مشكلات دست و پا خواهيم زد و شارع مقدس، به چنين چيزي راضي نيست. بنابراين: اولاً ولايت مطلقه فقيه از قواعد رافع تزاحم است؛ يعني مطلق بودن ولايت گره گشا در تزاحم احكام و مصالح اجتماعي است و نشانه واقع نگري اسلام در برخورد با مقتضيات زمان است.

ثانياً ولايت مطلقه خود مقيد به قيودي است نه اينكه از هر حيث مطلق باشد. اين قيود عبارت از:

I او بايد مجري احكام الهي باشد و حق ندارد خودسرانه و دلخواهانه عمل كند.

II مصالح جامعه را بايد رعايت كند.

III در زماني مي تواند حكم اولي شرعي را موقتاً تعطيل كند كه با يكي از مصالح اهم جامعه در تزاحم باشد، نه با خواست و ميل يا مصلحت شخصي و يا مصلحتي در رتبه فروتر از حكم اولي شرعي.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

مبارزه تا نابودى کامل دشمنان جهانخوار

 

 

ما به یارى خدا تا نابودى کامل دشمنان اسلام و ملتهاى مستضعف جهان در برابر آنان، و به ‏خصوص در مقابل آمریکاى جهان‏خوار ایستادگى خواهیم کرد.
آمریکاى جهان‏خوار باید بداند که ملت عزیز و خمینى تا نابودى کامل منافعش او را راحت نخواهند گذاشت و تا قطع هر دو دست آن، به مبارزه خدایى خود ادامه خواهند داد.
ما تا آخر عمر، علیه دولت آمریکا مبارزه مى‏ کنیم و تا آن‏را به جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادى کمک نکنیم تا آن‏ها را شکست دهند و خود مردم ایران سرنوشت خویش را به دست گیرند، از پاى نمى ‏نشینیم. دنیا باید آمریکا را از بین ببرد و الا تا این‏ها هستند، این مصیبت‏ها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جاى دیگر.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

قسمت اول از گفتار دوم بیانات امیرامومنین علی (ع) در باب امر به معروف و نهی از منکر

گفتار دوم ـ وجوب امر به معروف و نهی از منكر

هر چند روایت‌ها و احادیثی كه تاكنون بیان گردید، هر یك به نوعی بیانگر وجوب امر معروف و نهی از منكر از دیدگاه امام علی علیه‌اسلام، می‌باشد، اما در اینجا چند روایت دیگر را كه با صراحت بیشتر نمایانگر این مسأله می‌باشند، می‌آوریم. البته در مباحث آتی هم موضوع وجوب این دو فرضیه نهفته است.

1) «فرض‌الله ... و الامر بالمعروف مصلحه للعوام و النهی عن المنكر ردعاً للسفهاء:[21] خداوند امر به معروف را به خاطر مصلحت عوام و نهی از منكر را به خاطر كوبیدن سفیهان واجب نموده است». از این روایت علاوه بر وجوب امر به معروف و نهی از منكر، حكمت تشریع آن دو نیز فهمیده می‌شود كه عبارت از مصلحت عوام و راندن سفیهان جامعه است.

2) «كن بالمعروف آمراً و عن المنكر ناهیاً:[22] آمر به معروف و ناهی از منكر باش». امام علی علیه‌السلام، در كوتاه‌ترین عبارت، وجوب این دو فرضیه را بیان داشته است.

3) «اموا بالمعروف و أنهوا عن المنكر:[23] امر به معروف و نهی از منكر كنید» در این دو روایت با صیغه‌ی امر، واجب بودن این دو فرضیه‌ی مقدس به مسلمانان یادآوری شده است. در جای دیگری حضرت سكوت و چشم‌پوشی در برابر گناهان دیگران را حلال نمی‌دانند.

4) لا یحل لعین مؤمنه‌تری الله یعصی فتطرف حتی تغیره:[24] حلال نیست برای چشم مؤمنی كه ببیند نافرمانی خداوند می‌شود، چشم‌پوشی نماید، مگر اینكه نسبت به تغییر آن اقدام نماید.»

گفتار سوم ـ شرط و خصوصیات آمر و ناهی
علی علیه‌السلام، تعابیر زیادی در خصوص آمر و ناهی و این‌كه چه خصوصیاتی باید داشته باشد و به چه نكاتی توجه نماید، دارند. مهم‌ترین خصوصیت امر به معروف و ناهی از منكر از نظر امیر‌المؤمنین این است كه باید خودش به آنچه كه می‌گوید، عامل باشد. دیگر این‌كه اهل مدارا، سازش و تابع مطالع نباشد. همچنین آمر و ناهی باید در این راه از سرزنش ملامت‌گران نهراسند.


الف ـ عامل بودن آمر و ناهی
عامل بودن شخص آمر و ناهی كه اغلب در لسان دین و بالاخص در كلمات امام علی علیه‌السلام، از آن به «ائتمار» و «تناهی» تعبیر می‌شود، نكته بسیار مهمی است كه باید آمر و ناهی آن را مراعات نماید. این موضوع كه در قرآن كریم و احادیث معصومین علیهم‌السلام، نیز بر آن صحه گذاشته شده است، به اندازه‌ای اهمیت دارد كه عده‌ای از علما آن را شرط وجوب امر به معروف و نهی از منكر دانسته‌اند.[25] البته در مقابل، جمهور فقها و علما قائل به این شرط برای وجوب نیستند و همان چهار شرط مشهور(علم، عدم اصرار عاصی بر معصیت، احتمال تأثیر، عدم احتمال مفسده و ضرر مالی و جانی و عرضی) را شروط وجوب می‌دانند.[26] مع‌الوصف عدم پایبندی آمر و ناهی به آنچه خود می‌گوید و از دیگران انتظار دارد، به عنوان یك صفت بسیار نكوهیده قلمداد شده است:


1) «آئتموا بالمعروف و أمروا به و تناهوا عن‌المنكر و انهواعنه:[27] به معروف عمل كنید و به آن امر و فرمان دهید. از منكر دست بكشید و دیگران را نیز از آن باز دارید.» در اینجا حضرت ابتدا به «ائتمار» و عمل نمودن به معروف و كار نیك دستور می‌دهند سپس خواستار «امر به معروف» می‌گردند. همچنین اول «تناهی و ترك منكر را لازم می‌دانند، آنگاه می‌خواهند كه «نهی از منكر» صورت گیرد.

2) «إنی لارفع نفسی أن انهی الناس عمالست انتهی عنه او آمرهم بما لا اسبقهم الیه بعملی اوارضی منهم لا یرضی ربی:[28] من نفس خود را بالاتر از این می‌دانم كه مردم را از چیزی نهی كنم كه خودم دست از آن بر‌نداشته باشم، یا آنان را به چیزی دستور دهم كه خودم قبل از آنان بدان عمل نكرده باشم، یا به كاری از آنان راضی باشم كه خداوند از آن رضایت نداشته باشد». امر و نهی بدون عمل، كه در سیره‌ی شخص آمر و ناهی مورد توجه نباشد و صرفاً دیگران را مد‌نظر قرار دهد و در آن، آمر و ناهی از كردار خودش غافل باشد، آنچنان ناپسند و خلاف شأن یك انسان وارسته است كه حضرت شأن خود را بالاتر از آن می‌داند كه این‌گونه باشد.

3) «ایها الناس إنی والله لا احثكم علی طاعه إلا و أسبقكم الها، و لا أنها عن معیصه الا و أتناهی قلبكم عنها:[29] ای مردم، به خدا قسم من هیچ‌گاه شما را به طاعتی تشویق و ترغیب نكرده‌ام مگر اینكه خودم قبل از شما از آن دست كشیده‌ام». زشتی و ناپسندی امر و نهی بدون عمل را حضرت دلالت بر گمراهی جهل می‌داند، آنچنان كه در این دو روایت كه در‌پی می‌آید، ملاحظه می‌نماییم.

4) «گفی بلمرء غوایه أن یأمر الناس بما لا یأمر به وینها هم اعمالا ینهی عنه:[30] برای گمراهی انسان همین كافی است كه دیگران را به چیزی امر كند كه خود، بدان عمل نمی‌كند و دیگران را از چیزی نهی كند كه خود از آن دست نمی‌كشد.»

5) «كفی بالمرء جهلاً أن ینكر علی الناس ما یأتی مثله:[31] در نادانی انسان همین بس است كه مردم را از كاری باز دارد كه خودش همان را انجام می‌دهد». بیاناتی این چنین رسا و بلیغ، عدم التزام شخص را به اوامر و نواهی خود، ناشی از گمراهی و جهل انسان می‌داند. به راستی بدترین خصلتی كه ممكن است آدمیب داشته باشد، همین است كه خودش اهل معروف و تارك منكر نیست، ولی دیگران را این‌گونه می‌خواهد. آن حضرت تعابیر ارزنده دیگری نیز در این خصوص دارند.

6) «كن بالمعروف آمرا و عن المنكر ناهیاً و بالخیر عاملاً و للشر مانعاً:[32] آمر به معروف و ناهی از منكر باش، همچنین عامل به خیر(معروف) و تارك(مانع) شر و منكر باش». امام پس از واجب نمودن امر به معروف و نهی از منكر، بلافاصله می‌خواهد كه انسان نسبت به خیر یا معروف عامل، و نسبت به شر یا منكر، تارك و مانع باشد. در كلامی دیگر آن حضرت همین نكته را به بیانی دیگر تشریح می‌فرمایند.

7) مكن عاملاً بالخیر ناهیاً عن الشر منكراً شیمه‌الغدر:[33] عامل به خیر، ناهی شر و انكار‌كننده‌ی شیوه‌ی نیرنگ باش».

8) «كن آمراً بالمعروف و عاملاً به ولا تكن ممن یأمر به ولا یعمل به فتبوء یأثمه و تتعرض لمقت ربه:[34] آمر و عامل به معروف باش و از كسانی نباش كه به معروف امر می‌كنند، ولی به آن عمل نمی‌نمایند؛ چراكه در این صورت دچار گناه شده و سخط و خشم خداوند را نصیب خود گردانیده‌ای». در صورتی كه آمر به معروف عامل به معروف نباشد، مرتكب گناه و معصیت گردیده و سخط و نارضایتی و خشم خداوند را برای خودش خریده است. در ‌واقع امر به معروف به همراه عمل به آن ارزشمند است و چناچه عمل، همراهش نباشد، مجازات و عقاب الهی را در‌پی خواهد داشت.

9) مو الا للذكر لاهلاً ... و یأمرون بالقسط و یأتمرون به و ینهون عن‌المنكر و یتناهون عنه:[35] اهل ذكر كسانی هستند كه ... امر به قسط می‌كنند و خود نیز بدان عاملند، از منكر نهی می‌كنند و خود نیز از آن دوری می‌جویند». می‌بینیم كه ائتمار و تناهی از صفات «اهل ذكر» به حساب می‌آید و آنان را كه این‌گونه نباشند، باید اهل غفلت و ناآگاهی دانست كه روایت‌های قبل به خوبی نمایانگر این امر می‌باشد.

10) «لا تكن ممن ... ینهی و لا ینتهی و یأمر بما لا یأتی:[36] از جمله كسانی نباش كه نهی می‌كنند. ولی خود از آن دست برنمی‌دارند و امر می‌كنند اما خود عمل نمی‌كنند». این روایت و روایت بعدی همانند پاره‌ای از روایت‌های گذشته انسان را نهی می‌كند از اینكه امر به معروف و ناهی از منكر باشد، ولی در عین ‌حال خودش به معروف عمل نكند و از كار زشت و منكر دست بر ندارد:

11) «لا تكن ممن ... یحب‌الصالحین و لا یعمل عملهم و یبغض المذنبین و هو احدهم:[37] از جمله كسانی نباش كه صالحان را دوست دارند، ولی همانند آنان عمل نمی‌كنند و از گناهكاران خشمگین‌اند ولی خود یكی از آنان می‌باشند».

12) «من نصب نفسه ‌للناس اماماً فعلیه أن بیدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیكن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه. و معلم نفسه احق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم:[38] كسی كه خود را امام و مقتدای دیگران می‌داند، باید قبل از اینكه به تعلیم دیگران بپردازد، خود را تعلیم بدهد و تربیت كردنش به وسیله سیرتش باشد نه با زبان؛ كسی كه معلم خودش باشد، سزاوارتر است كه گرامی داشته شود تا كسی كه معلم و مربی دیگران است». در این بیان حضرت علی(ع) تعلیم نفس را مقدم بر تعلیم دیگران می‌داند و بر همین اساس می‌فرماید: باید تأدیب و اصلاح دیگران به وسیله‌ی سیره‌ی عملی باشد نه به وسیله زبان.

13) «و انهوا عن المنكر و تناهوا عنه فانما امرتم بالنهی بعد التناهی:[39] نهی از منكر كنید و خود نیز از آن بپرهیزید. همانا نهی از منكر بر شما واجب شده است بعد از تناهی(ترك منكر)». امام(ع) تناهی و ترك منكر را مقدم بر نهی از منكر می‌داند. لذا انسان باید اول خودش را اصلاح نماید، سپس همت به اصلاح دیگران بگمارد؛ چراكه در غیر این صورت اقدامش تأثیر مطلوب را نداشته و نمی‌تواند دیگران را اصلاح نماید.

14) «من لا یصلح نفسه لا یصلح غیره:[40] كسی كه خودش را اصلاح نكند دیگران را نیز اصلاح نخواهد كرد». در پایان بیانی را از آن حضرت می‌آوریم كه نسبت به سخنان قبل، از شدت بیشتری برخوردار می‌باشد و در آن، آمرین به معروف را كه تارك آن هستند و همچنین ناهیان از منكر را كه عامل به منكرند، مورد نفرین قرار می‌دهد و درخواست لعن خداوند را برای آنان می‌نماید.

15) «و لعن‌الله الامرین بالمعروف التاركین له و الناهین عن المنكر العاملین به:[41] خداوند لعنت كند كسانی را كه امر به معروف می‌كنند، ولی تارك آنند و نهی از منكر می‌نمایند، ولی عامل به آن هستند». این فریاد امیرالمؤمنین به دنبال سخنان درد‌‌مندانه‌ دیگری است كه آن را در گفتار دیگر تحت عنوان «آثار ترك امر به معروف و نهی از منكر» بیان خواهیم داشت؛ آنجا كه می‌فرماید: «فساد در همه‌ جا آشكار شده است ولی نهی‌كننده‌ای نیست كه اوضاع را تغییر بدهد و باز‌دارنده‌ای كه خود را نیز باز دارد، پیدا نمی‌شود. آیا این‌گونه می‌خواهید كه مجاور و همنشین خداوند شوید در منزلگاه قربش؟ و این‌گونه می‌خواهید كه اولیای الهی شوید در نزد او؟ هرگز! خداوند را نمی‌توانید در مورد بهشتش گول بزنید و رضای خداوند جز با طاعت به دست نمی‌آید».[42]

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

قسمت سوم بیانات امیرامومنین علی (ع) در باب امر به معروف و نهی از منکر

ب ـ آثار، بركات و پاداش امر به معروف و نهی از منكر:
علاوه بر فضایل ذكر شده در مبحث قبل، مولای متقیان برای امر به معروف و نهی از منكر آثار و پیامدهای مباركی را ذكر می‌نماید كه اینها هم همانند احادیث قبلی ضمن این‌كه بیانگر اهمیت فراوان این دو فرضیه مقدس می‌باشند، از زاویه‌ای دیگر به این دو فرضیه می‌پردازند.

1) و أمر بالمعروف تكن من أهله:[8] امر به معروف كن تا از اهل معروف باشی». برابر این روایت، كه حضرت آن را خطاب به فرزند گرامی‌اش امام حسن مجتبی علیه‌السلام نوشته‌اند، از جمله آثار مثبت امر به معروف آن است كه شخص «آمر»، در زمره‌ی افراد نیكوكار جامعه قرار می‌گیرد؛ به عبارت دیگر، اولین فایده‌ی امر به معروف، به خود امر‌كننده می‌رسد؛ چراكه طبعاً انسان خردمندی كه به اصلاح دیگران همت می‌گمارد و آنان را به كارهای نیك فرا می‌خواند، در وهله‌ی اول خودش از آن متأثر می‌شود و آن را به كار می‌بندد. در نتیجه امر به معروف، خودش را هم تعلیم و آموزش می‌دهد و از خطاها و اشتباهات احتمالی خودش نیز جلوگیری می‌نماید. البته اگر چنین نباشد و از پند و اندرزهایی كه به دیگران می‌دهد، خودش استفاده ننماید و به آنها بی‌توجه باشد، سخت مورد سرزنش امیرالمؤمنین است. شرح این نكته را در مباحث آینده بالاخص در مبحث عامل بودن و ناهی باز خواهیم گفت.

2) «من أمر بالمعروف شد ظهور امیرالمؤمنین.[9] كسی كه امر به معروف نماید، به مؤمنان پشت‌گرمی دهد». یكی از آثار مترتب بر امر به معروف، محكم نمودن دل مؤمنان و ایجاد پشتوانه برای آنان است تا كسی جرأت تعرض به حدود خداوند و زیر پا گذاشتن فرمان‌های الهی را به خود ندهد و نتواند در بین مؤمنان فساد و تباهی ایجاد نماید.

3) «من نهی عن‌المنكر ارغم انوف الفاسقین(او الكافرین و المنافقین):[10] كسی كه نهی از منكر كند بینی فاسقان(یا كافران و یا منافقان) را به خاك مالیده است». در عبارت اصول كافی كه اندكی با نهج‌البلاغه و غرر‌الحكم تفاوت دارد، آمده است:

4) «و من نهی عن المنكر ارغم أنف المنافق و أمن كیده:[11] كسی كه نهی از منكر كند، بینی منافق را به خاك می‌مالد و از كید و نیرنگش در امان است». این دو عبارت نیز یكی دیگر از بركات فریضه امر به معروف و نهی از منكر بالاخص دومی را نشان می‌دهند و بر اساس آن، دشمنان(اعم از منافق، كافر و یا فاسق) ناكام مانده و انسان ناهی از منكر، از مكر و حیله‌ی منافقان در امان خواهد بود.

5) ممن كن فیه ثلاث سلمت له الدنیا و الاخره: یأمر بالمعروف و یأتمر به و نهی عن المنكر و ینتهی عنه و یحافظ علی حدود‌الله جل و علا:[12] هركس كه سه خصلت در او باشد، از شر دنیا و آخرت در امان است: امر به معروف كند و خودش نیز بدان عامل باشد، نهی از منكر كند و خودش نیز تارك آن باشد و حدود خداوند جل و علا را محافظت نماید». قسمتی از مفاهیم این حدیث شریف كه به اقامه و حفظ حدود و نیز عامل بودن آمر و ناهی برمی‌گردد در هنگام بحث از عنوان‌های یاد شده مجدداً مورد بحث قرار خواهد گرفت. آنچه در اینجا مد‌نظر ماست، یك بخش از این روایت است كه همانا امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد و براساس این حدیث، از جمله آثار و پاداشی كه به آمر و ناهی می‌رسد، سلامت دنیا و آخرت است.

6) «إن الامر بالمعروف و النهی عن المنكر ... یضاعفان الثواب و یعظمان الاجرو.[13] همانا امر به معروف و نهی از منكر ثواب را مضاعف و اجر و پاداش را فراوان می‌كنند.» این گفتار نیز مبین اجر و ثوابی است كه به آمر و ناهی داده خواهد شد و پاسخ رد به كسانی است كه می‌پندارند امر به معروف و نهی از منكر موجب خطر جانی و یا ضرر مالی می‌شود. متن كامل این روایت كه در‌بر گیرنده‌ی نكات مهم دیگری نیز هست، به همراه روایت‌های مشابه دیگر در مبحث «علت ترك امر به معروف و نهی از منكر» و نیز مبحث «امر و نهی نمودن حكام و خواص» خواهد آمد. از جمله آثار و فواید دیگری كه در كلام امیر مؤمنان برای امر به معروف و نهی از منكر آورده شده است این است كه: امر به معروف و نهی از منكر موجب قوام شریعت می‌گردد. متن این روایت را در حدیث شماره سه آوردیم. با بررسی اقوال مطرح شده، این آثار و نتایج به سبب اجرای امر به معروف و نهی از منكر حاصل می‌گردد.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

قسمت دوم بیانات امیرامومنین علی (ع) در باب امر به معروف و نهی از منکر

گفتار فتار اول ـ اهمیت امر به معروف و نهی از منكر

الف ـ فضیلت امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف و نهی از منكر از منظر علی علیه‌السلام، با فضیلت‌ترین اعمال بندگان خداوند، غایت دین، قوام شریعت، خلق الهی و بالاتر از جهاد در راه خدا معرفی شده است. سخنان بسیار نغز و گهر‌باری از آن حضرت در این خصوص به ثبت رسیده است كه در ادامه و نیز در بخش‌های دیگر این مقاله به تناسب بیان خواهد شد. در اینجا چند روایت كه به تنهایی بیانگر ارزش و برتری این دو فرضیه نسبت به سایر واجبات است، ارائه می‌گردد.

1) «الامر بالمعروف افضل اعمال الخلق:[1] امر به معروف با فضیلت‌ترین اعمال خلق خداست». این گفتار كه اطلاق نیز دارد، امر به معروف را نسبت به همه اعمال و كردار بندگان خدا، برتر و با فضیلت‌تر معرفی نموده است و به تنهایی ارزش والای این فرضیه را اثبات می‌نماید. در جای دیگر، حضرت امر به معروف و نهی از منكر را غایت و هدف نهایی دین دانسته است:

2) «غایه‌الدین الامر بالمعروف و النهی عن المنكر و اقامه الحدود:[2] غایت دین، امر به معروف و نهی از منكر و اقامه حدود است». در اینجا سه عنصر «امر به معروف»، «نهی از منكر» و «اقامه‌ی حدود» كه همگی در یك راستا و هدف می‌باشند، غایت و منتهای هر دینی از جمله دین مبین اسلام دانسته شده است. این حدیث نیز به خوبی نشانگر اهمیت و ارزش امر به معروف و نهی از منكر است. قریب به همین معنا را امیر‌مؤمنان با تعبیری دیگر چنین بیان داشته‌اند:

3) «قوام الشریعه الامر بالمعروف و النهی عن المنكر و اقامه الحدود:[3] برپایی شریعت به وسیله امر به معروف و نهی از منكر و اقامه حدود ممكن است». سه عنصر ذكر شده، از طرفی «غایت دین» و از یك طرف «قوام شریعت» محسوب می‌شوند. در خصوص ارتباط این سه فرضیه با همدیگر در گفتار مولای متقیان، موارد دیگری بیان شده است كه در بخشی جداگانه(امر به معروف و نهی از منكر و اقامه‌ی حدود) درباره آن بیشتر توضیح داده خواهد شد. علی علیه‌السلام، در كلامی دیگر امر به معروف و نهی از منكر را دو «خلق» و صفت خداوند می‌داند.

4) «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنكذر لخفقان من خلق‌الله سبحانه:[4] همانا امر به معروف و نهی از منكر دو خلق از اخلاق خداوند سبحان می‌باشند». در این حدیث خداوند متعال نیز «امر به معروف» و «ناهی از منكر» دانسته می‌شود كه خود نشانگر كمال فضیلت و ارزش برای این دو فرضیه می‌باشد. همین فضیلت برای آمران به معروف و ناهیان از منكر كافی است تا مقتدای خود را در این راه مقدس، خداوند تبارك و تعالی بدانند و متوجه باشند كه در چه مسیر مقدس و مهمی قدم برمی‌دارند.

5) «و ما اعمال البر كلها و الجهاد فی سبیل‌الله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنكر الا كنفثه فی بحر لجی:[5] تمام كارهای نیك و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منكر چیزی نیست مگر به اندازه رطوبتی كه از بخار دهان خارج می‌شود در برابر دریایی مواج و پهناور» «ثفئه» مقدار آب كمی است كه از دهان خارج می‌شود و از «تف» كمتر است. همچنین به معنی لعاب دهان و نیز رطوبت كمی كه در بخار دهان وجود دارد آمده است.[6] «لج» آب زیاد و موج دریا است و «بحر لجی» به معنی دریایی پر موج و پهناور است.[7] بنابراین، از دید آن حضرت ارزش و فضیلت امر به معروف و نهی از منكر نه تنها از هر عمل و فریضه دینی دیگر بالاتر و برتر می‌باشد، بلكه بر اساس سخنان ایشان چنانچه همه اعمال دیگر را در یك كفه ترازو قرار دهند و امر به معروف و نهی از منكر را در كفه‌ی مربوط به امر به معروف و نهی از منكر سنگین‌تر خواهد بود. بالاتر از آن اینكه، در این مقایسه و موازنه، ارزش و مقدار همه اعمال نیك در مقابل یكی از آنها كه امر به معروف و نهی از منكر است، بطور خارق‌العاده‌ای سبك‌تر و پایین‌تر است؛ چراكه نسبت میان آن‌ها، مانند نسبت قطره‌ی آب است در مقابل دریا.

قسمت های بعدی این بیانات هر دو روز یکبار منتشر خواهد شد.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 4 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

لزوم براندازي و محور اسرائيل در منطقه

 

 

قبلا هم تذكر دادهام كه دولت غاصب اسرائيل با هدف هايي كه دارد براي اسلام و ممالك مسلمين خطر عظيم دارد و خوف آن است كه اگر مسلمين به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگيري از آنها امكان پذير نشود و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است لازم است بر دول اسلامي بخصوص و بر ساير مسلمين عموما كه رفع اين ماده فساد را به هر نحو كه امكان دارد بنمايند و از كمك به مدافعين كوتاهي نكنند و جايز است از محل زكوات و ساير صدقات در اين امر مهم حياتي صرف نمايند.
پاسخ امام خميني به گروهي از فدائيان ، صحيفه نور ، ج 1 ، 4/6/47 ،صص 45-144

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

به گزارش پایگاه شجره طیبه صالحین تهران بزرگ ، با توجه به اهمیت بحث امر به معروف و نهی از منکر مطالبی از مولای متقیان علی (ع) تهیه شده است که در طی چند جلسه خدمتتان ارائه می گردد.

چكیده:

«امر به معروف» و «نهی از منكر» دو فرضیه بزرگ و دو فرع از فروع ده‌گانه دین مبین اسلام محسوب می‌شوند. گذشته از عنایت خاص قرآن كریم به این موضوع و نیز سیره‌ی نظری و عملی پیامبراكرم(ص) و دیگر اولیای دین، در نگاه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام امر به معروف و نهی از منكر جایگاه ممتاز و ویژه‌ای دارد. آن حضرت امر به معروف و نهی از منكر را عنایت دین، قوام شریعت و با فضیلت‌ترین اعمال بندگان خدا توصیف می‌نماید كه حتی از جهاد در راه خداوند نیز بالاتر است. از دیدگاه آن حضرت این دو فرضیه بركات فراوانی در جامعه اسلامی به دنبال دارد و در مقابل ترك آنها مستوجب نزول بلا و خطرات زیادی است. مراتب سه‌گانه امر و نهی(قلبی، لسانی، یدی) خصوصیات آمر و ناهی، رابطه امر به معروف و نهی از منكر با جهاد و اقامه حدود و نیز لزوم نصیحت كردن و نصحیت پذیرفتن، همچنین فضیلت امر و نهی عوام نسبت به خواص، و رعایا نسبت به حكام، از دیگر فرازهای بیانات علوی در تبیین جایگاه و ارزش امر به معروف و نهی از منكر است.

پیشگفتار
امام علی علیه‌السلام: «و ما اعمال البر كلها و الجهاد فی سبیل‌الله عندالامر بالمعروف و النهی عن المنكر الا كنفثه فی بحر لجی»: تمام كارهای نیك و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منكر به اندازه‌ی آب دهانی در مقابل دریایی پهناور بیش نیست!» دو فرضیه‌ی امر به معروف و نهی از منكر كه هر دو جزء فروع ده‌گانه دین مبین اسلام می‌باشند، آنچنان جایگاه والایی در شرع مقدس اسلام دارند كه در حدود 30 آیه از آیات قرآن كریم با الفاظ و عبارات مختلف در خصوص آن‌ها نازل گردیده است. علاوه بر آن، در سخنان معصومین علیهم‌السلام، در خصوص آن‌ها نكات فراوانی بیان گردیده كه در منابع و متون معتبر حدیث ما ثبت و ضبط شده است. فقها و محدثین نیز در كتاب‌های خود هر یك بابی را تحت این عنوان باز كرده و درباره‌ی آن مطالب ارزنده‌ای را نگاشته‌اند. در اهمیت و منزلت این دو فرضیه همین بس كه جزء فروع دین شمرده شده‌اند.

با این حال، با كمال تأسف باید اذعان نمود كه آن‌طور كه شایسته است در قرون و اعصار مختلف تاریخ اسلام، این دو فرضیه، اولاً زوایا و ظرایف و نیز مسائل مختلف آن‌ها به عنوان دو واجب شرعی به خوبی بیان نگردیده است و ثانیاً به خوبی اجرا نشده؛ تا جایی كه امروزه و بالاخص پس از پیروزی انقلاب پربركت جمهوری اسلامی ایران، از آن‌ها به عنوان دو فرضیه‌ی «فراموش شده» یاد می‌شود و برای به جریان افتادنشان «ستاد احیای امر به معروف و نهی از منكر» تأسیس گردیده است. امر به معروف و نهی از منكر از دیدگاه و منظر امام علی علیه‌السلام، جلوه‌ای دیگر و جایگاهی ویژه دارد. در میان كلمات، نامه‌ها و سخنان به جای مانده از آن حضرت، اشارات و توجهات خاصی به این موضوع وجود دارد. بر همین اساس، و با عنایت به این نكته كه سال جاری به نام سال سیره‌ی علوی نامیده شده است، بر آن شدیم تا مجموعه‌ای از نظریات و دیدگاه‌های آن حضرت را در خصوص این دو فرضیه بزرگ گرد آورده و پس از دسته‌بندی به شرح و بیان آنها در حد وسع و توان خود بپردازیم. این نوشتار پس از مقدمه تحت عنوان‌های ذیل دسته‌بندی و تدوین شده است:

1) اهمیت امر به معروف و نهی از منكر؛

2) وجوب امر به معروف و نهی از منكر؛

3) شرایط و خصوصیات آمر و ناهی؛

4) مراتب امر به معروف و نهی از منكر؛

5) ترك امر به معروف و نهی از منكر؛

6) امر به معروف و نهی از منكر و اقامه حدود؛

7) امر به معروف و نهی از منكر و جهاد؛

8) امر به معروف و نهی از منكر و نصیحت؛

9) امر به معروف و نهی از منكر عامه نسبت به خاصه و حكام؛

بعضی از عنوان‌های كلی فوق دارای موضوعات جزیی نیز می‌باشند كه حسب مورد به آنها پرداخته خواهد شد. در پایان مباحث نیز ان‌‌شاء‌الله خلاصه و نتیجه بحث به اختصار مرور خواهد گردید. امید آن‌كه این قدم كوتاه مورد قبول درگاه خداوند متعال و عنایت ویژه مولای متقیان در سالی كه به نام زیبای آن انسان بزرگ مزین گردیده است، واقع شود و ره توشه‌ای برای نگارنده‌ی این نوشتار باشد. به امید خدا در هر دوروز یکی از موضوعات جزیی فوق در اختیار شما شیفتگان مولای متقیان قرار خواهد گرفت.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 10 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

 لزوم مبارزه با همه مسلمانان بر عليه اسرائيل

امروز قبله اول مسلمين ، به دست اسرائيل اين غده سرطاني خاورميانه افتاده است . امروز برادران فلسطيني و لبناني عزيز ما را با تمام قدرت مي كوبد و به خاك و خون مي كشد . امروز اسرائيل با تمام وسايل شيطاني تفرقه افكني مي كند . بر هر مسلماني لازم است كه خود را عليه اسرائيل مجهز كند.(1)
وقتي يك ميليارد جمعيت فرياد كرد اسرائيل نمي تواند ، از همان فريادش مي ترسد . اگر همه مسلمين كه در دنيا هستند الان هستند كه قريب يك ميليارد هستند اگر در روز قدس همه بيرون بيايند از خانه ، فرياد بكنند مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل و مرگ بر شوروي ، همين قول مرگ بر شوروي براي آنها مرگ مي آورد. جمعيتشان يك ميليارد ، ذخايرشان اين همه زياد كه همه دولت ها محتاج به ذخاير شما هستند معذالك شما را وادار مي كنند با هم مختلف باشيد اختلاف كنيد و ذخايرتان را ما ببريم و هيچ كدام صحبت نكنيد .
بيانات امام به مناسبت روز جهاني قدس ، صحيفه نور ، ج 12 ، ص 276 ، 15/5/59

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

 لزوم مبارزه با فلسفه وجودي اسرائيل در منطقه

 

آنچه كه موجب تاسف بسيار است كه ابر قدرت ها به ويژه آمريكا با فريب صدام با هجوم به كشور ما ، دولت مقتدر ايران را سرگرم دفاع از كشور خود نمود تا مجال به اسرائيل غاصب تبهكار دهد تا به نقشه شوم خود كه تشكيل اسرائيل بزرگ كه از نيل تا فرات است اقدام نمايد.
صحيفه نور ، ج 18، 31/2/62
امروز اسرائيل و دوست صميمي اش مصر ، در منطقه، در فكر ايجاد يك هسته مركزي براي نابودي مسلمان ها و ارزش هاي عالي فكري آنها مي باشند ، اخيرا عراق و بعضي سران كشورهاي منطقه هم با اين طرح موافقت نموده اند . من نزديك به بيست سال است خطر صهيونيسم بين الملل را گوشزد نموده ام و امروز خطر آن را براي تمامي انقلابات آزاديبخش جهان و انقلاب اخير اسلامي ايران نه تنها كمتر از گذشته نمي دانم كه امروز اين زالوهاي جهانخوار با فنون مختلف براي شكست مستضعفان جهان قيام و اقدام نموده اند. ملت ما و ملل آزاد جهان بايد در مقابل اين دسيسه هاي خطرناك با شجاعت و آگاهي ايستادگي نمايند.
صحيفه نور ، ج 14، ص 63، 22/11/59

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 11 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

لزوم پشتيباني از مجاهدين فلسطيني و مبارزه با صهيونيزم و اسرائيل

 

 

اختلاف نظر و مزدوري بعضي سران كشورهاي اسلامي ، به هفتصد ميليون مسلمان ، علي رغم معادن و ثروت ها و امكانات طبيعي شان ، فرصت و امكان كوتاه كردن دست استعمار و صهيونيسم و محدود كردن نفوذ بيگانگان را نمي دهد، خودخواهي و دست نشاندگي و تسليم بعضي دولتهاي عربي در بلاد نفوذ بيگانگان ، مانع اين مي شود كه دهها ميليون عرب بتوانند سرزمين فلسطين را از اشغال و غصب اسرائيل برهانند. همه بايد بدانند كه هدف دولتهاي بزرگ از ايجاد اسرائيل تنها با اشغال فلسطين پايان نمي پذيرد ، آنها در اين نقشه اند كه (پناه بر خدا ) تمامي كشورهاي عربي را به همان سرنوشت فلسطين دچار كنند و امروزه ما ناظر جهاد مبارزين فلسطيني در راه سپردن سرنوشت فلسطين به فلسطيني ها هستيم ، ناظر مجاهداني هستيم كه جان بر كف به جهاد قهرمانانه عليه اشغال و تجاوز و در راه آزادي فلسطين و سرزمين هاي اشغال شده بپا خاسته اند، ناظرآنچه كه ديروز دست نشاندگان استعمار در اردن و امروز در لبنان بر سر اين مجاهدان آوردند ، ناظر تبليغات و توطئه هايي كه عليه آنان به آنجا مختلف همگي به تحريك و به دست گماشتگان استعمار و به منظور جدا كردن گروههاي مسلمان از مبارزان فلسطيني و به خاطر بيرون كردن مبارزه از مناطق سوق الجيشي (كه موقعيت مناسبي براي ضربه به قواي اسرائيل و صهيونيسم اين دشمن غاصب دارد) انجام مي گيرد هستيم .
پيام امام خميني (ره ) به پشتيباني از فلسطين ، صحيفه نور ، ج1، صص 192 - 194، 19/8/51

محمد حسین اقاخانی بازدید : 13 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

 لزوم ايستادگي و مقابله مسلمانان جهان با اسرائيل

براي من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملت هاي اسلام مي دانند كه درد چيست ، مي دانند كه دستهاي اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكند ، مي بيند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودي نصيب آنها مي شود ، مي بينند كه دولت پوشالي اسرائيل در مقابل اسرائيل ايستاده كه اگر مسلمين مجتمع بودند هر كدام يك سطل آب به اسرائيل مي ريختند او را سيل مي برد ، معذالك در مقابل او زبون هستند ، معما اينست كه با اين كه اينها را مي دانند، چرا به علاج قطعي كه ان اتحاد و اتفاق است روي نمي آورند؟ چرا توطئه هايي كه استعمارگرها براي تضعيف آنها به كار مي برند، آنها توطئه ها را خنثي نمي كنند؟ آيا اين معما چه وقت بايد حل شود ؟ و پيش كي بايد حل بشود؟ اين توطئه ها را كي بايد خنثي كند غير از دولت هاي اسلام و ملت هاي مسلمين ؟ اين معمايي است كه شما اگر جوابي داريد و حل كرديد ، اين معما را به ما هم تذكر بدهيد.
بيانات امام خميني (ره) در ديدار با وزير خارجه سوريه ، صحيفه نور ،ج 8 ،25//58 ، ص 236 - 235

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

 لزوم خطر اسرائيل متوجه همه خاورميانه و سرزمين هاي اسلامي است.

سران كشورهاي اسلامي بايد توجه داشته باشند كه اين جرثومه فساد را كه در قلب كشورهاي اسلامي گماشته اند تنها براي سركوبي ملت عرب نمي باشد بلكه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورميانه است . نقشه ، استيلا و سيطره صهيونيسم بر دنياي اسلام و استعمار بيشتر سرزمين هاي زرخيز و منابع سرشار كشورهاي اسلامي مي باشد و فقط با فداكاري ، پايداري و اتحاد دولت هاي اسلامي مي توان از شر اين كابوس سياه استعمار رهايي يافت و اگر دولتي در اين امر حياتي كه براي اسلام پيش آمده كوتاهي كرد بر ديگر دولت هاي اسلامي لازم است كه با توبيخ و تهديد و قطع روابط او را وادار به همراهي كنند. دولت هاي ممالك نفت خيز اسلامي لازم است از نفت و ديگر امكاناتي كه در اختيار دارند به عنوان حربه عليه سرائيل و استعمارگران استفاده كرده از فروش نفت به آن دولت هايي كه به اسرائيل كمك مي كنند خودداري ورزند.
پيام امام به دول اسلامي ، صحيفه نور، ج1،ص 9.2، 16/8/52

محمد حسین اقاخانی بازدید : 12 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

آيه 9  سوره مبارکه حجر

« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ »

 

ترجمه: بى‏ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود

نکات آیه

قرآن نه از بشر است و نه از فرشته. «انّا نحن»

قرآن براى همیشه محفوظ است. «لحافظون» (اسم فاعل رمز دوام است)

یكى از پیشگویى‏هاى قرآن واز امتیازات اسلام، مصونیت قرآن از تحریف است. «انا له لحافظون»

قرآن، ذكر است؛ یاد خدا، یاد نعمت‏ها، یاد تاریخ گذشتگان و یاد قیامت. «الذكر»

تهمت‏ها وتحقیرهاى ناروا، باید محكم و همانند خودشان پاسخ داده شود. «نُزّل علیه الذكر» را باید با آیه «نحن نزلنا الذكر» پاسخ داد.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 12 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

خداوند متعال در آیه 53 سوره زمر در مورد بخشش گناهان می‌فرماید: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.

قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ. زمر/53

ابن عباس در شان نزول این آیه می‌گوید: وحشى- قاتل حمزة- نزد پيغمبر (ص) آمد و عرض كرد: اى محمد (ص) پناه مى‌خواهم، مرا پناه ده، تا كلام خدا را بشنوم، نبى اكرم (ص) فرمود: من دوست دارم كه تو را نزد خود نبينم، حال كه از من پناه خواستى و پناه آورده‏اى، نزد من باش تا كلام خدا را بشنوى. وحشى گفت: به خدا مشرك بودم و نفسى را كه اللّه كشتن او را حرام كرده است كشتم و زنا هم كرده‏ام، آيا خداوند توبه مرا مى‏پذيرد؟ پيغمبر گرامى (ص) سكوت كرد، تا اين كه اين آيه نازل شد: «وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ  إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ‏  ...» تا آخر آيه. حضرت رسول (ص) اين آيه را براى او تلاوت فرمود. وحشى عرض كرد: من در آيه شرطى مى‏بينم. شايد من عمل صالحى انجام ندهم، من نزد شما هستم تا كلام خدا را بشنوم، آيه: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ ... نساء/ 51» (يعنى: اللّه كسى را كه به او شرك آورد، نمى‏آمرزد و جز شرك را اگر خواهد مى‏آمرزد) را فرو فرستاد. حضرت او را خواند و اين آيه را براى او تلاوت فرمود.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 79
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 22
  • بازدید سال : 323
  • بازدید کلی : 1,917