loading...
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز الیگودرز
محمد حسین اقاخانی بازدید : 8 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)


از جمله مباحث مهم در مدیریت فرهنگی بحث اصول حاکم بر فعالیت های فرهنگی یعنی قواعد و معیارهایی است که در فرآیند فعالیت فرهنگی باید آنها را مراعات کرد و به هیچ وجه امکان نادیده انگاشتن و تخطی از آنها وجود ندارد.

مهم ترین این اصول عبارتند از:

1- زمان شناسی و بهره گیری از زمان:

نتیجه ی توجه به زمان،استعداد و آمادگی هرچه بیشتر مدیران فرهنگی، عدم تکرار اشتباهات گذشته و پرهیز هر چه بیشتر از لغزش هاست

محمد حسین اقاخانی بازدید : 10 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

حضرت علی (ع)در ياد يکى از ياران، «خبّاب بن أرت» فرمود: خدا خبّاب بن أرت را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.

حکمت 42

وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا-  جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ-  فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ-  وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ-  وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ-  وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ-  وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ-  وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ .

و به يکى از يارانش که بيمار بود فرمود: خدا آنچه را که از آن شکايت دارى (بيمارى) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بيمارى پاداشى نيست امّا گناهان را از بين مى‏برد، و آنها را چونان برگ پاييزى مى‏ريزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‏ها و قدم‏هاست، و خداى سبحان به خاطر نيّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد.

1. بیماری باعث از بین رفتن گناهان

2. نیت پاک عامل ورودی به بهشت

 حکمت 43

قَالَ ع فِي ذِكْرِ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ-  يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً-  وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً

در ياد يکى از ياران، «خبّاب بن أرت» فرمود: خدا خبّاب بن أرت را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.

*شاخص‌های مجاهد مسلمان

1. اسلام آوردن با رغبت

2. هجرت از روی فرمانبرداری

3. زندگی با قناعت

4. رضایت از خدای متعال

5. زندگی مجاهدانه

 

حکمت 44

قَالَ علیه السلام: طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ-  وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ

خوشا به حال کسى که به ياد معاد باشد، براى حسابرسى قيامت کار کند، با قناعت زندگى کند، و از خدا راضى باشد.

*ویژگی های زندگی الهی

1. معاد محوری

2. زندگی با قناعت

3. رضایت از حق تعالی

 

 

حکمت45

لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا-  عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي-  وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ-  عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي-  وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص-  أَنَّهُ قَالَ يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ

اگر با شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد کرد، و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و اين بدان جهت است که قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گذشت که فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگيرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.»

1. محبت واقعی در دل محبین امیرالمومنین علیه السلام

2. دشمنی پایدار با ولایت در دل منافقین

محمد حسین اقاخانی بازدید : 13 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

اصل 112 قانون اساسی: «مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصلحت در مواردی كه مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تأمین نكند و مشاوره در اموری كه رهبری به آنان ارجاع می دهد و سایر وظایفی كه در این قانون ذكر شده است به دستور رهبری تشكیل می شود. اعضای ثابت و متغیر این مجمع را مقام رهبری تعیین می نماید. مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضاء تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبری خواهد رسید.»

 

اصل 113 قانون اساسی: «پس از مقام رهبری، رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی كشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری كه مستقیماً به رهبری مربوط می شود برعهده دارد.»

اصل 122 قانون اساسی: «رئیس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی كه به موجب قانون اساسی و یا قوانینی عادی به عهده دارد در برابر ملّت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.»

اصل 130 قانون اساسی: «رئیس جمهور استعفای خود را به رهبر تقدیم می كند و تا زمانی كه استعفای او پذیرفته نشده است به انجام وظایف خود ادامه می دهد.»

اصل 131 قانون اساسی:«در صورت فوت، عزل، استعفا، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس جمهور و یا در موردی كه مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده و یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیتهای وی را بر عهده می گیرد و شورایی متشكل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد كه حداكثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری كه مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی كه رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد، مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب می كند.»

اصل 142 قانون اساسی: «دارایی رهبر، رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط قوه قضاییه رسیدگی می شود كه بر خلاف حق افزایش نیافته باشد.»

اصل 157 قانون اساسی: «به منظور انجام مسئولیت های قوه قضاییه در كلیه امور قضایی و اداری و اجرایی مقام رهبری یك نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رئیس قوه قضاییه تعیین می نماید كه عالی ترین مقام قوه قضاییه است.»

اصل 175 قانون اساسی: «... نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با مقام رهبری است و شورایی مركب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی (هر كدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت…»

اصل 176 قانون اساسی: «به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاكمیت ملّی شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور، با وظایف زیر تشكیل می گردد:

1- تعیین سیاستهای دفاعی - امنیتی كشور در محدوده سیاست های كلی تعیین شده از طرف مقام رهبر و ...

اعضای شورا عبارتند از: نماینده به انتخاب رهبری...

مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تأیید مقام رهبری قابل اجرا است.»

اصل 177 قانون اساسی :«بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می گیرد:

مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حكمی خطاب به رئیس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با تركیب زیر پیشنهاد می كند:

            1- اعضای شورای نگهبان

            2- روسای قوای سه گانه

2- اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام

3- پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری

4- ده نفر به انتخاب مقام رهبری

و...

مصوبات شورا پس از تأیید و امضاء مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آرای عمومی به تصویب اكثریت مطلق شركت كنندگان در همه پرسی برسد...»

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

مکتب اُشو هرگز به صورت نظام‌مند نبوده است اما می‌توان از سخنان او اصولی را استخراج کرد و بر اساس آن تحلیلی نوشت. در اینجا کاستی‌های اندیشه اُشو در مقایسه با معیارهای عقل و وحی آشکار می‌شود.

 

تعالیم و اندیشه‌های اُشو بازه وسیعی را شامل می‌شود و می‌توان آن را در دو سطح مبنایی و روبنایی دسته‌بندی کرد:

الف) مبانی:
اُشو در مذهب خود از ادیان و مذاهب مختلفی بهره می‌گیرد شرح آن‌ها در ذیل می‌آید:
     • بخشی از آراء او به یوگا بر می‌گردد.
     • آیین تانترا ؛ که به عقیده آنها برای تعالی انسان باید دو ناهمجنس متحد شوند که سکس از همین جا مقدس شناخته می‌شود.
     • بخش دیگری از آراء او به ادیان شرق دور مربوط می‌شود علی الخصوص آیین تائوئیزم.
     • آیین بودا؛ در زمینه تناسخ، نیروانه، فقدان تفکر فلسفی و.... از او بهره برده است.
     • استفاده از اصول روانشناسی افرادی نظیر فروید.
     • استناد به عرفان و تصوف اسلامی.
     • آیین زرتشت.
     • شخصی به نام شیخ کبیر که در قرن15 میلادی در هند می‌زیسته است.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 15 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

اُشو می‌گوید ادیان آزادی افراد را سلب کرده اند و کارشان سرکوب است و نمی گذارند مردم طبیعی باشند. ادیان قصد فلج کردن مردم را دارند چون کنترل شخص فلج راحت تر است و به این نکته توجه نمی کند که رسیدن به هر کمالی، رعایت بایدها و نبایدهایی را می طلبد. او با هدف‌گذاری و برنامه ریزی مخالف است در حالی که اقدامات خود او هم نوعی هدف‌گذاری است.  اُشو ملی گرایی را نفی می‌کند و تمام دستاوردهای بشری را نادیده می‌گیرد.

 

زندگانی اُشو:

نام اصلی اُشو «راجنیش چاندرا موهان»، گاهی هم «جاین» را به نام خانوادگی‌اش اضافه کرده‌اند. در کودکی او را، راجنیش صدا می‌کردند اما سال‌ها بعد نام  اُشو را برای خود انتخاب کرد. او می‌گوید: « اُشو  از واژه های بسیار زیباست. در وهله اول همان صوتش زیباست و احترام و عشق و حق‌شناسی و شکر را نشان می‌دهد و مثل عالیجناب یک واژه خشک نیست.»

او در سال 1931 درهندوستان به دنیا آمد و در سال 1981 برای معالجه‌ی یک بیماری ناشناخته به آمریکا رفت و بعد از مدت‌ها به دلایل مختلف دستگیر و راهی زندان شد. بعدها از آمریکا به اروپا و در آخر در سال 1990 به علت سرطان استخوان در شهر پونای هندوستان درگذشت. پیروانش عقیده دارند که او هرگز به دنیا نیامده و هرگز نمرده است بلکه تنها برای دوره‌ای از زندگی‌اش بر زمین گذری کرده است. جمعیت پیروان آیین او در کشور های مختلف حدود سیصد هزار نفر است و محل اصلی تجمع این آیین در شهر پونا می‌باشد. او علی رغم آن که پیروان زیادی داشت هیچ‌گاه کتاب ننوشت و تنها نظرات خود را به شاگردانش منتقل می کرد که آنان سخنرانی هایش را بعدها تبدیل به بیش از ششصد جلد کتاب کردند.

وی بر اساس عقاید خاص خود معتقد بوده است که هیچ نکته مثبتی در آموزش و پرورش نمی بیند و از همین رو تمام آموزش‌هایش از دوران ابتدایی تا پایان دانشگاه را بیهوده می دانست. وی علی رغم تمام مخالفتش با فلسفه از یکی از دانشگاه های هند در رشته فلسفه در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شد. او معتقد بود که در بیست و یک سالگی به روشن ضمیری رسیده است اما آن را تا چهل سالگی مخفی کرده است (و منظور او از روشن ضمیری این است که از اندیشه‌ها و عواطف و احساسات رهایی پیدا کند و خالی الذهن گردد) تا این که تقریبا در چهل سالگی اش در سال 1970 آیینی را با نام «سانیاس جدید» به عنوان آیین خود معرفی نمود که پیروان این آیین سانیاسین خوانده شدند؛ آیینی با باورهایی برای زندگی از جمله «زندگی، عشق و خنده».

وی سیاست را فریب و بیماری می دانست. با دموکراسی و رای دادن مخالف بود و در نگاه کلی‌تر با هر سازمان و تشکیلاتی مخالف بود و گاندی را هم قبول نداشت.

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 9 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

رهبر انقلاب تأکید کردند: دانشمندان دانشگاهی دانشجویان را توجیه کنند که امروز مهمترین مسئله در دنیای اسلام وحدت است.

به گزارش پایگاه شجره طیبه صالحین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خجسته سالروز میلاد تاریخ‌سازِ نبی مکرم اسلام و ولادت پربرکت امام صادق (ع) در دیدار جمعی از مسئولان کشور، میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی و گروه‌هایی از مردم، با دعوت از جهان اسلام برای برآورده ساختن انتظارات پیامبر خاتم، تاکید کردند: امروز مهمترین مساله دنیای اسلام، وحدت است و با وجود همه توطئه‌ها، آینده امت اسلامی در پرتو وحدت، آگاهی و بیداری اسلامی، درخشان و نوید بخش خواهد بود.

ایشان با تبریک عید سعید میلاد پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (ص) و ولادت پربرکت امام جعفر صادق (ع)، «آزادی از تصورات و اوهام» و سپس تلاش برای «آزادی از ظلم و ستم حکومت‌های مستبد و ایجاد حکومت عادلانه» را دو روش اساسی اسلام برای آزادی بشر برشمردند و افزودند: ملت‌های مسلمان باید با ایجاد آزادی درونی و فکری، تلاش کنند با دستیابی به «استقلال سیاسی، استقرار حکومت‌های مردمی، برپایی مردم سالاری دینی و حرکت براساس شریعت اسلام»، خود را به آزادی مورد نظر اسلام عزیز برسانند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، توطئه‌ها و تحرکات دشمنان اسلام برای جلوگیری از آزادی حقیقی و سعادت امت اسلامی را، پیچیده و چند بعدی خواندند و خاطرنشان کردند: ایجاد اختلاف میان مسلمانان، محور اساسی ترفندهای استکبار است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تلاش 65 ساله برای فراموش شدن مسئله فلسطین و تحمیل وجود رژیم جعلی، جنایتکار و غاصب صهیونیستی بر ملت‌های مسلمان را، نمونه‌ای از تلاش‌های مستبدانه آمریکا و دیگر زورگویان جهانی خواندند و افزودند: جنگ‌های 33 روزه لبنان، 22 روزه و 8 روزه غزه نشان داد بجز برخی دولت‌ها که عملاً حافظ منافع بیگانگان شده‌اند ملت‌های مسلمان با هوشیاری، هویت و موجودیت فلسطین را حفظ کرده و به رژیم صهیونیستی و حامیانش سیلی می‌زنند.

رهبر انقلاب در نگاهی کلان به مسائل جهان اسلام، غافل کردن امت اسلامی از مسئله فلسطین را از جمله اهداف مهم دشمنان اسلام در به راه انداختن جنگ‌های داخلی، دامن زدن به اختلاف و ترویج تفکرات تکفیری و افراطی برشمردند.

ایشان با ابراز تأسف عمیق افزودند: عده‌ای تکفیری بجای توجه به رژیم خبیث صهیونیستی، به اسم اسلام و شریعت، اکثر مسلمانان را تکفیر می‌کنند و زمینه‌ساز جنگ و خشونت و اختلاف می‌شوند و به همین علت، وجود این جریان تکفیری، مژده‌ای برای دشمنان اسلام است.

رهبر انقلاب با اشاره به آیه شریفه «اَشدّاء علیَ الکُفّارِ رُحَماء بَینَهُم» افزودند: جریان تکفیری، این دستور صریح پروردگار را نادیده می‌گیرد و با تقسیم مسلمانان به «مسلمان و کافر»، آنها را به جان هم می‌اندازد.

ایشان سؤال کردند: با این وضع آیا کسی می‌تواند تردید کند که وجود این جریان و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آن، کار دستگاه‌های امنیتی و خبیث دولت‌های استکباری و دست نشاندگان آنها نیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با توجه به این واقعیات، جریان تکفیری را خطری بزرگ برای دنیای اسلام برشمردند و با توصیه به کشورهای اسلامی برای مراقبت و هوشیاری کامل، افزودند: متأسفانه برخی دولت‌های مسلمان، به عواقب حمایت از این جریان بی توجهند و نمی‌فهمند که این آتش، دامن همه آنها را هم خواهد گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی، تشدید اختلافات میان شیعه و سنی و افزایش درگیری‌های داخلی ملت‌های مسلمان در سه چهار سال اخیر را عکس‌العمل ستم‌گران جهانی در مقابل تشدید بیداری اسلامی در تعدادی از کشورها برشمردند.

ایشان افزودند: مستکبران تلاش می‌کنند برای تحت‌الشعاع قرار دادن بیداری اسلامی، پیروان مذاهب مختلف اسلامی را با یکدیگر درگیر کنند و سپس با برجسته کردن اقدامات شنیع جریان تکفیری نظیرِ «جویدن جگر انسان‌های به قتل رسیده»، اصل اسلام را در افکار عمومی جهانیان، زشت جلوه دهند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بدون تردید این مسائل یک باره به وجود نیامده است و قدرت‌های جهانی برای ایجاد آنها، مدت‌ها برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کرده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقابله با هر عامل ضد وحدت را تکلیف بزرگ شیعه و سنی و دیگر شاخه‌های مذهبی خواندند و خاطرنشان کردند: نخبگان سیاسی، علمی و دینی برای ایجاد وحدت در جوامع اسلامی، وظایف سنگینی برعهده دارند.

رهبر انقلاب در همین زمینه، «علمای دنیای اسلام» را به برحذر داشتن ملت‌ها از اختلافات فرقه‌ای و مذهبی، «دانشمندانِ دانشگاه‌ها» را به تبیین اهمیت اهداف اسلامی برای دانشجویان و «نخبگان سیاسی امت اسلامی» را به تکیه بر مردم و دوری از بیگانگان و دشمنان اسلام فراخواندند و تاکید کردند: امروز مهمترین مساله در دنیای اسلام، وحدت است.

ایشان با اشاره به خروج تدریجی ملت‌های مسلمان از زیر بار سلطه مستقیم استعمارگران، هشدار دادند: مستکبران درصددند منافع دوران سلطه مستقیم را با سلطه غیرمستقیم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تامین کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «بیداری و آگاهی» را تنها راه سعادت امت اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: امکانات فراوان، موقعیت جغرافیایی ممتاز، میراث تاریخی بسیار ارزشمند و منابع اقتصادی بی نظیر کشورهای اسلامی، می‌تواند در سایه وحدت و همدلی، عزت و کرامت و آقایی مسلمانان را رقم بزند.

ایشان پیروزی انقلاب اسلامی و استحکام الگوی جمهوری اسلامی را با وجود 35 سال توطئه‌های گوناگون مستکبران، از نشانه‌های آینده نوید بخش امت اسلامی دانستند و تأکید کردند: به فضل الهی ملت ایران و نظام اسلامی روز به روز قوی‌تر، ریشه‌دارتر و مقتدرتر خواهد شد.

در پایان این دیدار، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دقایقی در جمع میهمانان خارجی کنفرانس وحدت اسلامی حضور یافتند.

قبل از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیس‌جمهور با تبریک میلاد مبارک پیامبر خاتم و حضرت امام جعفر صادق (ع)، به تاریکی مطلق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران جاهلیت اشاره کرد و گفت: در آن اوضاع اسف بار، میلاد پیامبر رحمت، نور هدایت و رستگاری را در تاریخ جاری کرد.

رئیس‌جمهور با اشاره به مشکلات و اختلافات موجود در جهان اسلام گفت بی تردید پیامبر اسلام در مقابل منحرفین و کسانی که راه تکفیر و افراط و درگیری را در پیش گرفته‌اند در رنج است و جوامع اسلامی باید بار دیگر به یاری پیامبر رحمت به پا خیزند.

آقای روحانی پیروی از ندای وحدت بخش امام خمینی را تنها راه نجات امت اسلامی خواند و گفت: دین واحد، پیامبر واحد، منافع مشترک، دشمنان مشترک آرمان‌هایی همچون فلسطین اشغال شده و قدس عزیز می‌تواند مسلمانان را متحد کند.

رئیس‌جمهور افزود: امت اسلامی باید با رجوع به قرآن و در پرتو تدبیر، عقلانیت، اعتدال، امید و تلاش بی وقفه، تمدن اسلامی را دوباره احیا کند.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 12 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

پایگاه شجره طیبه صالحین به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله، مجموعه پادکستهای «قطب نما» پیرامون تبیین خط امام توسط رهبر معظم انقلاب را منتشر می نماید.

امام منهای خط امام، امام بی‌هویت است.

در طول این سی و دو سال گذشته هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیه‌های امام جامه‌ی عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خط انگشت اشاره‌ی امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانی نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه میکنند. در این سی سال، ملت ما توانسته است در مقابل سنگین‌ترین توطئه‌ها ایستادگی کند. علیه ملت ایران توطئه‌ی نظامی بود، توطئه‌ی امنیتی بود، توطئه‌ی اقتصادی توطئه‌ی تبلیغاتی بود توطئه‌ی سیاسی بود. ملت ایران به برکت مکتب امام و راه امام، در مقابل این توطئه‌ها ایستادگی کرد

امام را فقط مایه‌ی زینت جمهوری اسلامی نمی‌دانیم. بالاتر و مهمتر از اینها این است که امام ما را به راهی هدایت کرد، هدفهایی را برای ما تعریف کرد، شاخص‌هایی را در میانه‌ی راه به ما معرفی کرد تا راه را گم نکنیم. فقط در صورت پیمودن این راه است که ما می‌توانیم به حیات طیبه برسیم و طعم آن را بچشیم

آن کسانی که در پی تغییر هویت انقلاب بر می‌آیند، معمولاً با پرچم رسمی و با تابلو جلو نمی‌آیند؛ آنچنانی حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند
برای اینکه این جهتگیری غلط و این انحراف اتفاق نیفتد، احتیاج به شاخصهای معینی هست. باید سر راه، شاخصهائی وجود داشته باشد. اگر این شاخصها بود، روشن بود، واضح بود، در معرض دید مردم بود، انحراف اتفاق نمی‌افتد؛ اگر کسی هم در جهت انحراف کار کند، از نظر توده‌ی مردم شناخته میشود؛ اما اگر شاخصی وجود نداشت، آن وقت خطر جدی خواهد شد.

خوب، شاخص در انقلاب ما چیست؟
من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست

رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامه‌ی امام آشکارا همه‌ی مافی‌الضمیر امام را برای آینده‌ی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطب‌نما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطب‌نما از کار بیفتد

امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند.
امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطه‌ی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بی‌هویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی – اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند – در کلمات امام، در بیانات امام، در نامه‌های امام، و بخصوص در وصیتنامه‌ی امام – که کوتاه شده‌ی همه‌ی آن مواضع است – منعکس است

دریافت قسمت اول مجموعه قطب نما | خط امام

قطب نما ، مجموعه ۷ پادکست با موضوع تبیین خط امام توسط رهبر معظم انقلاب است که تا ۱۵ خرداد منتشر خواهند شد.

محمد حسین اقاخانی بازدید : 7 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

حکمت 45 – نهج البلاغه (دشتی)

متن عربی: لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ أَنَّهُ قَالَ « یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّكَ مُنَافِق »

ترجمه: اگر با شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم كه دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد كرد، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد و این بدان جهت است كه قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پیامبر امّى گذشت كه فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت»

برخی گمان می کنند، ملاک رستگاری فقط اعمالی است که با دست و پا و چشم و گوش و زبان انجام می گیرد. اما جالب است بدانید در قرآن و روایات بر اعمال قلبی بیش از اعمال جوارحی تاکید شده است. به عنوان مثال ایمان یکی از اعمال قلبی است که لازمۀ پذیرش هر عمل جوارحی می باشد.

دوستی و دشمنی با دیگران، یکی از حالات قلبی ما انسان هاست که گاهی اراده ی ما در این دوستی و دشمنی نقش دارد یا لااقل در ایجاد زمینۀ آنها مؤثر است. در این مواقع دوست داشتن و دشمن داشتن از اعمال قلبی ما محسوب می شود. در مورد این عمل قلب احادیث زیادی در دین وارد شده است.

مهم ترین سؤالی که در مورد دوستی و دشمنی مطرح است؛ پرسش از ملاک آن است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به یکی از اصحاب می فرمایند: «اى بنده خدا محبت و کینه ات براى خدا باشد و برای خدا ولایت و دوستی افراد را بپذیر و برای خدا با افراد دشمنى كن. هرگز كسى به دوستى و ولایت خداوند نمى رسد مگر این چنین باشد، و شخصى اگر چه نماز و روزه اش زیاد گردد، مزه ایمان را نخواهد چشید مگر این گونه قدم بردارد»

راوى از پیامبر پرسید: ای رسول خدا من از كجا بدانم كه دوستى و  دشمنى من براى خداست؟ دوست خدا كیست تا با او دوست باشم و دشمن خدا کیست تا با او دشمنى كنم؟ در این هنگام رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله به طرف حضرت على علیه السّلام اشاره كردند و گفتند: این شخص را می بینی؟ گفت: آرى.

فرمودند: «دوست این دوست خداست، پس دوستش دار. دشمنش دشمن خداست، پس تو هم با او دشمن باش؛ دوست او را دوست داشته باش اگر چه قاتل پدرت و فرزندت باشد و دشمن او را دشمن بدار اگر چه پدرت یا فرزندت باشد».

 

محمد حسین اقاخانی بازدید : 11 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

وصیتنامه‌ی امام، لبّ ارزشهای مورد نظرامام است؛ اینها را امام باقی گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست.

وصیتنامه‌ی امام جلوی چشم ما است

اصول امام، اصول روشنی است. خوشبختانه بیانات امام، نوشته‌جات امام در بیست وچند جلد در اختیار مردم است؛ همه میتوانند مراجعه کنند. ما مفید نمیدانیم که به اسم امام تمسک کنیم، اما اصول امام رابه فراموشی بسپریم؛ این غلط است. اسم امام و یاد امام به‌ تنهائی کافی نیست؛ امام با اصولش، با مبانی‌اش، با نقشه‌ی راهش برای ملت ایران یک موجود جاودانه است. نقشه‌ی راه در اختیار امام است و آن را به ما عرضه کرده است؛ اصول امام مشخص است.

راه امام و خط امام و انگشت اشاره‌ی امام و نشانه‌هائی را که امام برای پیمودنِ این راه قرار داده است، باید قدر دانست؛ از همه بیشتر جوانها ومسئولین کشور باید به مسئله‌ی توصیه‌های امام و وصیتنامه‌ی امام به چشم یک دستورالعمل نگاه کنند.

امروز قوای ثلاثه و مسئولان گوناگون کشور – اعم از نظامی و غیر نظامی و سیاسی و اجتماعی و خدماتی – باید دستورالعمل کار خود را همین وصیتنامه‌ی امام و راهنمائی های امام قرار بدهند.

آنچهکه امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفته‌های خود، از نوشته‌های خود درمیان ما باقی گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسی آنها رانفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه‌ی امام است. من همیشه به مسئولین وکسانی که در دولتهای گوناگون یک کار مهمی دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامه‌ی امام مراجعه کنند. وصیتنامه‌ی امام، لبّ ارزشهای مورد نظرامام است؛ اینها را امام باقی گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست.

صراط مستقیم انقلاب

مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح – همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت – تبیین شود؛این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است.

نباید برای خوشامد این و آن، برخی از مواضع حقیقی امام را یا انکار کرد، یا مخفی نگه داشت. امام هویتش، شخصیتش به همین مواضعی است که خود او با صریح‌ترین بیانها، روشن‌ترین الفاظ و کلمات، آنها را بیان کرد. همین‌ها بود که دنیارا تکان داد.

خط امام اجزایی دارد، مهمترین آنچه که درباره خط امام و راه امام می شود گفت، چند نکته است که من عرض می کنم. و  بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامه‌ی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیتنامه منعکس است.

دریافت قسمت دوم مجموعه  قطب نما | وصیت نامه

محمد حسین اقاخانی بازدید : 18 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (0)

قطب نما | مردم

بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردمو بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند. البتهمردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامی است.

بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود

به گزارش پایگاه شجره طیبه صالحین ، دومین مطلب، تکیه به مردم است هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامی است.

در باور به مردم، امام بزرگوار، ملت ایران را به معنای حقیقی کلمه میشناخت. امام اعتقاد داشت که این ملت، ملتی است با ایمان عمیق، باهوش و شجاع؛ که اگر پیشوایان لایقی در میان آنها پیدا شوند، این ملت میتواند مثل خورشید در میدانهای مختلف بدرخشد؛ امام این را قبول داشت. ملت ایران را میشناخت، به ملت ایران اعتماد داشت. ایمان عمیق مردم که در زیر اندودهای ساخته و پرداخته‌ی دنیاطلبان مخفی و پنهان شده بود، امام بزرگوار این ایمان عمیقِ تغییرناپذیر را شکوفا کرد؛ غیرت دینی مردم را برانگیخت و ملت ایران الگوی استقامت و بصیرت شد. مردم در چشم امام بزرگوار، عزیزترین بودند؛ دشمنان مردم، منفورترین بودند. اینکه شما ملاحظه میکنید که امام در مقابله‌ی با قدرتهای سلطه‌گر لحظه‌ای از پا ننشست، عمدتاً به‌خاطر همین بود که قدرتهای سلطه‌گر، دشمن سعادت مردم بودند و امام دشمن مردم را دشمن میداشت.

یکی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کارواقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. درهیچ انقلابی در دوران انقلابها – که نیمه‌ی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگوناست؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد – سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوه‌ی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد همانتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سخت‌ترین دوران جنگ که تهران زیربمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یک روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. کدام دموکراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلاب ها که هیچ؛ درهیچ دموکراسی‌ای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است.

در غیر مسائل انتخابات هم بارها مردم مورد توجه امام قرار گرفتند و امام به نقش آنها اشاره‌ی روشن کردند، گاهی تصریح کردند؛ در یک جاهائی گفتند: اگرمسئولین فلان کار را که باید انجام بدهند، انجام ندهند، مردم خودشان وارد میشوند وانجام میدهند.

دریافت قسمت چهارم مجموعه قطب نما | مردم

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 79
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 51
  • بازدید ماه : 47
  • بازدید سال : 348
  • بازدید کلی : 1,942